صبحی داشتم پسرمو میبردم بیرون وسط راه خورد زمین شروع به گریه کرداومدم آرومش کنم یه مرتبه صدای ترمز ماشینی اومد دیدم یه موتور وسط خیابون وایستاد خانومی پشته راننده افتاد زمین خیلی محکم افتاد چادرخانمه تو زنجیر موتور گیر کرده بود موتور کلا قفل کرد وسط وایساد بعد پشت سرشونم یه ماشین داشت با سرعت میومد یعنی شانس اوردن