جهنم و گناه 👇👇👇👇👇👇
تاثیر اعمالِ خوب و بد 👇👇👇👇👇
دوست عزیز امیدوارم توضیحاتم کافی باشه و شُبهه ای باقی نمونده باشه، ولی ای کاش تاپیک رو کامل می خوندی، بازم اگر جای ابهامی بود من در خدمتم، چون به هر حال هدف من از این تاپیک چیزی به جز تسکین و آرامشِ داغدیده ها نیست.
مرسی از تایمی که گذاشتی
من با تاپیک شما از طریق لینکی که بچه ها گذاشته بودن آشنا شدم و تو اون تاپیکا از تجربه مرگ خودت گفته بودی ..یا شایدم مطلب کپی بوده خودت نبودی.. ماجرای خانمی که خواهرش فوت کرده بود و داغ دار بود..کنجکاو شدم و چند تا تاپیک دیگه رو هم خوندم ولی تو اونا این مطالبی که الان گذاشتی برام رو ندیدم.. تو دوران دانشجویی دوستی بود که عقاید خاصی داشت و میگفت مرگ اتمام زندگی نیست و سفر به درونه و بهشت و جهنم رو در درونمون تجربه میکنیم و بعد مرگ در کالبد کس دیگه به دنیا میایم و انقدر به دنیا میایم و میمیریم تا به کمال برسیم و اینکه گاهی صحنه هایی تو زندگی رو احساس میکنیم قبلا دیدیم به خاطر اینه که قبلا روحمون تو یک جسم دیگه این روزها رو تجربه کرده و.. نمیدونم این چه فرقه ایه.. ولی خیلی از عقاید مارو قبول داشت و خیلی از بچه ها رو با خودش سرکلاس های این فرقه میبرد.. منم ازش خواستم منو ببره تا حسابی با استادش حرف بزنم و ببینم این چرت و پرتا چیه به خورد مردم میده..که قبول نکرد ببره..
تاپیک شما رو که دیدم گفتم شاید شما هم اهل همینجور فرقه های منحرف کننده ای که میخوان بگن مرگ ترسی نداره ازرائیل در کار نیست عذاب وجود نداره هرکسی یه بهشتی داره به اندازه تصور خودش و..یا به راحتی هرکسی حتی عالم و عارف و زاهد هم نباشه میتونه طی الارض کنه و برگرده فقط کافیه یه تجربه مرگ موقت داشته باشه..
از اونجایی که یکی از بستگان خودم مرگ رو دیده بود و تعریف میکرد که ازرائیل رو دیدم و ازش برای برگشت مهلت گرفتم که کسی که همراهش بود تو تصادف برادر زاده اش بود و امانت.. خواسته بود که این امانت رو به برادرش برگردونه و عامل مرگ برادرزاده اش نباشه.. که ۳ماه بعد باز بر اثر تصادف فوت کرد و مهلتش کوتاه بود..برادرزاده هم فوت کرد اون ۳،۴ سالی بیشتر عمر کرد و ازش یه پسر مونده که دلخوشی باشه برای پدرش.. و اونم کس دیگه ای عامل مرگش شد و فقط شخص عوض شد و هر دو مردن ..هردو همونجور که تو سرنوشتشون نوشته شده بود مردن..یه تایمی فقط مهلت داشتن.. و تو تاپیکای شما از مرگ اشخاص حرفی نبود و انگار تجربه مرگ یه گوش پیته بوده برای آدم شدنشون و ازرائیل رفته که برنگرده..
خدا به همه عمر با عزت بده ولی من بیشتر مطالبی که خوندم راجب اونایی که تجربه مرگ داشتن خدا مهلت دوباره داده برای جبران نه اینکه محض تلنگر و شوخی ببره و برگردونه..
بازم ممنون از وقتی که گذاشتی
سلام عزیزم،
نه من خودم تجربه مرگ موقت نداشتم و اون مطلب راجع به اون خانم رو از سایت تجارب نزدیک مرگ برداشته بودم،
اون مطلبی که راجع به دوستتون گفتید، به نظرم ایشون به تناسخ اعتقاد داره که به این اعتقاد دارن که روحِ انسان بعد از مرگ دوباره به این دنیا برمیگرده حتی ممکنه به صورت درخت و حیوان و پرنده باشن ( البته من اصلا تناسخ رو قبول ندارم و به قولِ دکتر الهی قمشه ای که گفتن : یک عده فکر می کنن نعوذبالله امکانات خدا محدوده و فقط دوتا دنیا داره و چندتا مخلوقِ محدود که مدام اونا رو از این دنیا به اون یکی دنیا ببره و بیاره) درضمن اینکه معاد، هم روحانی هست هم جسمانی یعنی در روز قیامت هم جسم ما محشور میشه هم روحمون، حالا اگه ما چندین و چند بدن در طول عمرمون داشته باشیم، روز قیامت با کدوم بدنمون محشور میشیم؟ به همین خاطر من اصلا تناسخ رو قبول ندارم.
کسانی که تجربه مرگ موقت داشتن اکثرا اظهار کردن که به اونا گفته شده هنوز ماموریت و مهلت شما توی دنیا تموم نشده و باید برگردن و کارِ ناتمومی رو تموم کنن و همونطور که توی قرآن هم اومده زمان مرگ هر کدوم از ما در دفتر علم ازلی خدا ثبت و مقرر شده و زمانش که برسه یک لحظه دیر یا زود نمیشه. مثلا آقای محمد زمانی قلعه تجربه مرگشون سال 55 بوده و الان بعد از 43 سال هنوز زنده هستن و توی اینترنت کلی فایل صوتی و کلیپ دارن و توی دانشگاه ها هم جلساتی رو برگزار می کنن، به هر حال ما انسانیم و از حکمت خدا بی خبر
خانم بتی جین آیدی هم نزدیک 30 یا 40 سال پیش این تجربه رو داشتن، یا خانم آنیتا مورجانی که زمان تجربه مرگشون دچار سرطان بودن به طوریکه وزنش به 40 کیلو رسیده بوده ولی بعدش به طرز باورنکردنی مریضیشون خوب میشه و الان چندین ساله که زنده هستن
دقیقا درست میگی کسانی که مرگ موقت داشتن، به این دنیا برگشتن که هم فرصتِ تکمیلِ ماموریتشون رو که در علمِ ازلی برای اونا مقرر شده داشته باشن و هم اینکه پیامِ خداوند رو به ما برسونن که:
اولا زندگی بعد از مرگ ادامه داره و مرگ، فنا شدن نیست.
دوما همه اعمال ما حتی جزيي ترین فکر و احساسِ ما، ثبت و ضبط میشه و به خود ما برمیگرده.
سوما باید به خودمون و همه مردم و موجودات و گیاهان و کلّ هستی، عشق بورزیم و در حقِ همه، خیر و خوبی کنیم چون جوهره و اصل و اساسِ همه چیز از خداست و هممون تکه ای از روح خدا هستیم و به هم متصل هستیم، در عینِ حالیکه بعضی‌ها مون انسان، بعضی حیوان، بعضی گیاه و حشره و... هستیم (به این میگن وحدت در کثرت) مصداقِ همون شعری که میگه بنی آدم اعضای یک پیکراند، که در آفرینش زِ یک گوهراند....
چهارما بهشت و جهنم، یک جای بخصوص نیست که ما اونجا بریم بلکه ما اون رو با اعمال خودمون خلق میکنیم، یعنی اون دنیا، ارتعاشِ منفی و تاریکی و ظلمت و درد و رنجِ روحی که گناهانِ ما ایجاد کرده(و خیلی خیلی عمیق و جانگداز هست) ، جهنم. و ارتعاشِ مثبت و آرامش و لذت و نور و برکتی که خوبیهای ما به وجود آورده(که خیلی خیلی بیکران و وسیعه) ، بهشته.
جهنم هم، برای تطهیر و پاکی و تزکیه روحِ ماست از ناخالصی‌ها و گناهان، نه برای انتقام گیری و خشم و غضبِ خدا، چون خدایی که سراسر خیر و خوبی و عشقه، جز خیر و رحمت و عشق و محبت چیزی در حق بنده هاش انجام نمی ده، ( جهنم مثل کوره ذوب طلاست که وقتی طلا رو از معدن استخراج می کنن پر از سنگ ریزه و خاک و ناخالصیه و برای خالص و ناب شدنِ طلا، اون رو توی کوره ذوب می کنن تا طلای خالصش بمونه) ما هم برای اینکه به اصل و منبع و منشا خودمون که از اونجا سرچشمه گرفتیم (یعنی ذاتِ اقدسِ الهی) برگردیم و با اون یکی بشیم، باید ناب و خالص بشیم. پس به نظر من جهنم و بهشت در امتداد هم هستن و در نهایت و آخرین مرتبه کمال، یکی شدن با خدا یا همون لقاءالله هست. انشاءالله نصیب هممون بشه🙏🙏🙏🙏
به هر حال دوست عزیزم اینها چیزهایی بود که من در حد بضاعتِ عقل و درکِ محدودِ خودم، از تجارب نزدیک به مرگ و پیامی که برای ما داشتن، برداشت کردم، باز هم درست و غلطِ هر چیزی رو فقط خودِ خدا که دانای مطلق هست، می دونه، انشاءالله خودش مسیر و راهِ درست رو به همه ما نشون بده و چراغِ راهمون بشه 🙏🙏🙏🙏
