وای خدا باز یادم افتاد
اصلا باورم نمیشه
من و شوهرم نامزد بودیم مادرشوهرم سورپرایزم کرد و برام تولد خیلی خوبی گرفته بودن
یکی از فامیلای شوهرم که بیشتر حالت دوستیم باهم
یهو دیدم یه چیز مثل چشم نظر اورده اول فکر کردم از این سرامیکی هاست بعد گرفتم دستم دیدم خالت کاموایی مثل موکت مانند داره
فک کن.... یه چشم نظر موکتی اندازه کف دست
وای خدا هنوزم باورم نمیشه چجوری روش شد اونو بده
خب حداقل یه تراول پنجاهی چیزی میداد اگر وقت خرید کادو نداشت
😥😥😐😐😐😶😶😶😶