چند وقت پیش گفتم ک یکیو خیلی دوس دارم یعنی علاقمون دوطرفست سه ساله با همیم خونواده ها هم در جریانن ک همو میخوایم
خونواده اون اومدن خواستگاری ولی الان ی سالی هست ک زدن زیر همه چیو مخالفن ولی منو عشقم مخصوصا اون نمیتونیم همو فراموش کنیم تا حالا هر چی هم خواستگار داشتم سریع رد کردم ولی ی خواستگار قراره واسم بیاد پسره از هر لحاظی بیسته خودمم تو این یکی واقعا دودل شدم مامانمم همینطور حالا میگید چکار کنم
از طرفی دلم واسه عشقم میسوزه ک پاسوز پدر مادرش شده از طرفی هم تا کی میتونم همه رو رد کنم
توسل کن استخاره بزن
شوهر کن برو سرزندگیت اگه قرار بود بشه تاحالا شده بود
وای چه تصمیم سختی از ی طرف ازدواج کنی با خواستگارت حتما دلت میمونه پیش عشقت با مشاوره صحبت کن
خودم دلم پیشه عشقمه ولی عقلم میگه بهتر از این یارو پیدا نمیکنم
چند سالته؟
تکلیفت باهاش روشن کن یا باهات ازدواج کنه یا تو برو سر خواستگارات
بهش بگو اگه میتونی خانوادت راضی کنی بیا نه که من دیگه نمیتونم صبر کنم و شرمنده دیگه سنم و عمرم داره به فنا میره.
ببین عقلت چی میگه
