سلام بچه ها
نمیدونم تا چه حدی منو یادتونه
اگر یادتون باشه، گفته بودم که شوهرم استاد دانشگاه است
من قبلا شاگرد شوهرم بودم، اون موقع برای پول ندریس خصوصی میکرد و دانشجوی دکترا بود
سرکلاس هایی که فقط من بودم، شوخی و خنده و مسخره بازی هم داشت وقت تدریس، ولی وقت هایی که بچه های دیگه هم بودن، کمتر بگو بخند میکرد
منه خر فکر کردم بخاطره منه که شوخی میکنه، تا دلمو بدست بیاره
اما بعد ازدواج فهمیدم کلا اینطوریه که روابط خانوادگی اش با سرکلاس بودنش، متفاوته
حالا ی ویس از کلاسش که تو گروه گذاشته بودنو دانلود کردم، عین همون موقع ها تیکه مینداخت و چرت و پرت میگفت واسه خندوندن بچه ها(الان مدرس دانشگاه س و 5 تا دختر شاگردش اون کلاسش بودن )
حالا همش فکر میکنم چرا منه خر این فکرهای اشتباهو کردمو و گفتم واسه بدست اوردن دله منه
چقدر حماقت کردم