سلام عزیزم من بعد از سقطو افسردگی شدیدم این خالت برام پیش اومد تقریبا چند سال داشتم این خالتو تمرکز نمیتونستم بکنم همش یه حال بدی داشتم
رفتم دکتر دوتا ویتامین بهم داد بهتر شدم ولی کامل نه
تا اینکه پارسال دخترم بغلم بود میرفتم اونور خیابون تصادف کردیم
پرت شدم سرم خورد به جایی خالا یادم نیست دقیق چی شد
خلاصه حالم خیلی بهتر شد میگم شاید مایع گوشم جابع جا شدع بود جا رفت نمیدونم صدتا اختمال هست البته دخترم صدمه زیاد دید شایدم چون ذهنم منحرف شد خوب شدم
دیگه به هیچی به جز دخترم فکر نمیکردم
الان گاه گداری این خالت پیش میاد اونم حس میگنم فکرشو میکنم یا بدنم یع کمبودی پیدا میکنه مثلا افت فشار یا قند