2777
2789

کلا از اول نسبت به خانواده شوهرم حس خوبی نداشتم حتی موقع خواستگاری کسی که معرفی کرد به مامانم گفته بود مادرشوهرم خیلی زرنگ و با سیاست

الانم توی رو ی رفتار نسبی خوب دارن ولی شوهرم یواشکی میگن خیلی بدم میاد چکار کنم به نظرتون

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

هیچی چه میشه کرد

نشد برای عشقمون برای این دیوانه ات سفر کنی نشد یه بار به حال من به حال این ویرانه ات نظر کنی نشد بیایی عاقبت نشد برای عاشقت خطر کنی نشد به وقت رفتنت مرا هم از نبودنت خبر کنی آرام آرام نشستی در دل من ای آشنا آرام آرام گذشتی از کنارم نا مهربان ای وای از این غم بی پایان امشب امشب با خیالت گفتم و خنداندم تورا امشب امشب مثل هر شب در خیابانم پس چرا من ماندم و ابر بی باران اگر تو عاشقی دقایقی بیا بمان اگر شکسته ای مرا هم از خودت بدان تورا به جان من بمان نبر ز خاطرت تمام آن گذشته را اگر دلت کشت فقط به دیدنم بیاتورا به جان من بیا نبر ز خاطرت تمام آن گذشته را اگر دلت کشت فقط به دیدنم بیا تورا به جان من بیا ای گل گلدان قلبم رفتنت بی خانه ام کرد ای غم درد سینه مانده دوری ات دیوانه ام کرد همچو پروانه به دورت گشتم و با من نماندی شمع من بودی و آخر در دلم آتش نشاندی آرام آرام نشستی در دل من ای آشنا آرام آرام گذشتی از کنارم نا مهربان ای وای از این غم بی پایان امشب امشب با خیالت گفتم و خنداندم تورا امشب امشب مثل هر شب در خیابانم پس چرا من ماندم و ابر بی باران 

یا الان کالابرگ برای خودمون چیزی که نیاز داشتیم خریدم به من هیچی نگفت ولی به شوهرم زنگ زده آره داداشت (طلاق گرفته) مرغ گرفته به فکرمونه ولی تو به فکر نیستی دیگه بهتون رو نمیزنیم

حتما از اول فاصله رو حفظ نکردی بدتدپرین اشتباه با خانواده شوهر عروس جوگیره

اتفاقا سعی کردم بدون شوهرم نرم چون تو عقدیم طبقه پایین خونه شون تا شوهرم نباشه من هم نمیرم پیششون و خودم میرم یا خونمون یا دانشگاه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792