من مادرم بینهایت سمی بود و هست و همین رفتارهاش باعث خیلی از مشکلات تو زندگیم شد امشب از سر ناراحتی یاد ی موضوعی افتادم گفتم براتون تعریف کنم که شما مراقب بچه هاتون باشید . من ۱۴سالم بود ی پسر همسایمون بود بهم گیرداد که با من واردرابطه شو منم ردش میکردم بعد یک ماه با همکاری دوست نامردم شماره منو پیدا کرد عکسامو از دوستم گرفت و تهدیدم کرد اگراوکی ندی به خانوادت میگم با من بودی من اولش به مامانم گفتم موضوعی اونم از طریق دوستم پیگیری کرد اما به جای باور کردن حقیقت که حرف من بود حرف دوستمو باور کرد و بهم گفت قطعا ی چیزی هست که ترسیدی خودت زودتر گفتی بهم خلاصه اون پسر از طریق دوستم چندتا عکس خصوصی از من گیراورد منظورم عکسای داخل خونست ن عکسای بد وگفت میتونم ادعا کنم با این عکسا خونتونم اومدم و بیا خونه ما اگر نیای این عکسارو نشون خانوادت میدم و همینو میگم من مطمئن بودم اگر بگه شرایطم خیلی بد میشه اما حداقلش این بود من عاقل بودم و به تهدید پسره گوش ندادم بلاکش کردم و نتیجه این بود پسره تهدیدشو عملی کرد به مامانم گفت دخترتو بی ابرو میکنم اگه ندی به من چون با من خوابیده و کلی دروغ دیگه اون روز هیچکس از من دفاع نکرد هیچکس نبود حرفمو باور کنه من فقط کتک خوردم تحقیر شدم گوشیمو گرفتن و حتی میخواستن دیگه نزارم برم مدرسه و سال ها منو تو خونه حبص کردن فقط میتونستم برم مدرسه من میدونستم این اتفاقا میوفته اما بین گزینه بد و بدتر انتخاب کردم میدونستم اگر به تهدید بها بدم بدترشم سرم میاد اما هربچه ای تو اون سن ممکنه مثل من شجاعت به خرج نده و تن به تهدیدا بده تو هرشرایطی حرف بچتونو باور کنید تو هرشرایطی حتی اگر اشتباه کردن حمایتشون کنید اگر شما اینکارو نکنید یا مثل من تنها میشه و سال ها با درد میجنگه یا گیر ادمای عوضی خیابونی میوفته دختر و پسر هم نداره
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
کتک خوردی حبس شدی ولی بازیچه اون پسر و وسیله تخلیه جنسیش نشدی
خدایا «حیات» ما رو چنان قرار بده ک در « ممات»ما «مردم» اندوهگین و«هرزهگان»شادمان شوند. وهذا یوم فرحت به آل زیاد و آل مروان! من هموطنانی در ترکیه ،سوریه،یمن،امریکا،فلسطین،عراق ،فرانسه ،لبنان و... دارم و بیگانگانی در شهرهای ایرانم 💔همین قدر تلخ💔.
ن گذرمون بهم نمیوفته خداروشکر بعد اون سال تا حالا فقط ی بار دیدمش
مادرت نفهمید بعدها هم؟!
خدایا «حیات» ما رو چنان قرار بده ک در « ممات»ما «مردم» اندوهگین و«هرزهگان»شادمان شوند. وهذا یوم فرحت به آل زیاد و آل مروان! من هموطنانی در ترکیه ،سوریه،یمن،امریکا،فلسطین،عراق ،فرانسه ،لبنان و... دارم و بیگانگانی در شهرهای ایرانم 💔همین قدر تلخ💔.
تو همون سن که درگیر این مشکلات بودم یکی از دوستای همون پسر متوجه شد چه ظلمی در حق من شده چون من گوشیمو گرفته بودن برام گوشی گرفت مخفیانه نگه دارم تا از حالم باخبرباشه مراقبم باشه و میگفت بهم تکیه کن هرچیزیم بشه من هستم اون زمان فکر میکردم از سرمعرفته یا فقط ی دوست عادیه اما یک سال بعد فهمیدم دوستم داره که اینکارارو کرده بعد اون بهش گفتم باید راجبت فکر کنم ی مدت گذشت حدودا دوسال و من فهمیدم واقعا ادم خوبیه اوایل فکر میکردم با دوستش همدسته و الکیه اما کم کم فهمیدم اینجوری نیست بعد ۸سال دوستی باهم ازدواج کردیم و الان همسرمه حداقل اون همسایه باعث اشنایی ما شد
میفهممت عزیزم منم ی جورایی همین مشکل برام پیش اومد البته کلی بی عقلیم داشتم یکم متفاوت ولی تاحدی همین شکلی پیش اومد خیلی سخته منم همیشه تو فکرم میگم هیچ وقت نمیزارم بچم اذیت بشه خیلی اذیت شدم واقعا
دقیقا همین اتفاق برای من افتاد بااین تفاوت که همکلاسیم ازم اخاذی میکرد و وقتی دیگه بهش باج ندادم رفت پیش بابام و کلی دروغ به نافم بست پدرم هم ازش تشکر کرد و منو برد خونه وانقد باکمربند منو زد که کمر بند پاره شد..بازهم اون دختر سراغم میومد و ازم اخاذی میکرد و من بی پناه ترین بودم