با شوهرم احمقم
شهر دیگه کار میکنه
اخر شبا پیام میدیم به هم ..
سر یک موضوع کوچیک بحثمون شد
یهو شروع کرد که اصلا تو حق داری سوال بپرسی، چرا مادر من زنگ زد جواب ندادی
گفتم خب کار داشتم بعدا زنگ زدم مشغول بود .میگه نه باید بازم زنگ میزدی ..
دوباره مسایل گذشته رو پیش کشید و
...
خلاصه هر چی از دهنمون در اومد پیامی به هم گفتیم و حتی حقوقش توی کارت من بود گفت حقوق رو برگشت بزنم به کارتش و قرار شد هم اون دیگه نیاد هم منم کم کم جمع کنم و احتمالا جدا شیم