بهش میگم چرا.. میگه من بیام اختیاری از خودم ندارم نمیتونم غریزه ام رو کنترل کنم تا تکلیف مون مشخص بشه...
خانواده من راضی نشدن به ازدواج ما ...
تو یه محل کاریم همو هر روز میبینم
قبل ها میرفتیم میومدیم اما الان نه...
حالا از همچی بهم میخوره دلم میخواد بمیرم
حتی حق اینکه تو ارتباطم بخوام با پارتنرم بیرون هم برم ندارم
چون اون کنترلی از خودش نداده ،این چه رابطه ای هست که فقط زنگ پیام باشه
حتی امروز هم قرار بود بیاد نیامد و من تا الان چشم انتظارم
پیام دادم بهش الان میزارم پیاممو
کسی که کسی و دوست داشته باشه دلش میخواد هر روز اون آدمو ببینه
همه چیزت اداست. حرف...
حرفی فقط..
دور از اسمت حیوون هم میتونه خودشو کنترل کنه
من تو رابطه ای نمیمونم که بی سر و ته باشه و حتی دیدن پارتنرم برای من دغدغه باشه
نتونی حست و کنترل کنی نمیتونی برای منم زندگی درست کنی
تورو با غریضه هات تنها میزارم
جوابش؟؟
ب نظرم بهونه س
ببخشید اسی ولی گوه خورده اختیار غریزه اش رو نداره
بعدا حامله شی چند ماه نمیتونی رابطه داشته باشی اختیار نداشته باشه که واویلا
غریزه منظورش بغل و بوس؟🤔
مگه حیوونه؟😐 با این آدم میخوای ازدواج کنی که فردا تو بارداری بره دنبال غریزه اش؟ والا نمیدونم دخترای اینجا چرا طوری نشون میدن انگار عقل ندارن هنوز نشستی منتظرش😐😐😐
چندوقته باهمید؟
ببخشید چطور کنترل نداره من مورد دیدم عقد بودن و خونه هم میموندن شب چون شهرشون یکی نبوده ولی رابطه کامل با دختره نداشته به خواستش که گفته بعد از عروسی احترام گذاشته کسی که میگه من کنترل ندارم اول توهین به خودشه بعد معلومه اصلا آدم درستی نیست
خوش به حالتون که به اینچیزا اصلا فکر نمیکنید
