بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
عزیزم برو سرکار و پانسیون دانشجویی زندگی کن باهاشون دوس میشی خوش میگذرونی فرصت زندگی برات هس از خودت نگیر این فرصتو شاید یه فرد مناسب خدا برات کنار گذاشته
عزیزم نمیخوام دردی بشم به زخمت ولی خواهر من مطلبه شده بود مامانم خیلی اذیت میکرد جوری که من ابجیش بودم همش دعوا داشتیم بهم بر میخورد کاراش کارایی تو خونهی شوهر نکرده بود همشو میخچاست یه روز بکنه همش بیرون بود هیچ کاری نمیکرد
اگه صبر کنی و واست مهم نباشه کی بهت چی میگه، اینقد دلت بزرگ میشه که چرت و پرتای بقیه هیچ اثری روی روحیه ات نمیذاره. میشی عین من. بابا بیخیال. به خاطر زر زرا و اذیتای دو تا آدم میخوای زندگی به این با ارزشی رو از دست بدی؟ میدونی چقد وجودت ارزشمنده؟ چقد استعداد داری؟ این آدمای دوزاری که اذیتت میکنن رو نبین، شرایطی رو ببین که ایجاد شده تا تو آدم صبوری بشی و استعدادهای انسانیت رشد کنه. از خدا کمک بخواه و بیخیالی و صبر رو توی این شرایط تمرین کن. ببین چقدر اتفاقای قشنگ برات می افته.