من بدتر از مادرشوهر خودم کسی ندیدم و دیگه زاییده نمیشه همچین ادمی .حتی دخترش گاهی از من معذرت خواهی میکرد بخاطر رفتارای مادرش
الان رو تخت بیمارستانه و دلم باهاش صاف نمیشه ک برم بهش سر بزنم چون یاد حرفا و کارا و تهمتاش میوفتم حالم بد میشه .دو ساله داره هر دو هفته شیمی درمانی میکنه .از خدا میخام شفاش بده .ولی دل من هرگز باهاش صاف نمیشع