عروس دایی من بچه نداشت اوایل ازدواجش بود و با منم صمیمی هست
دو بار زن داییم بدون دعوت و سرزده به قول شما سر راه رفته بود خونش
بار سوم میگفت اومد تو خونه داشتم میرفتم سر کار و دم در با اخم سلام کردم بهش و گفتم من دارم میرم سر کار و از خونه زدم بیرون
از اون موقع زن داییم بدون دعوت نمیره خونش