اینجا هر چی بگی یعده هستن ک بگن حتمن بیخبر رفته و.. همینل مادر خودشون ک سهله دو نسل اونورترشون بره جلو خونشون لیسش میزنن از تعارف و تحویل.. اینکارا فقط برا خانواده شوهره.
خیلی دلم برا مامانت سوخت
فقط هماهنگ باشید( اگه از قبل دلخوری نداشتین) اینبار ک اومپ اصلا تحویلش نگیرید
متوجه شه پدر و مادرا حسابشون جداست
هیچ برخوردی نکنید .واکنشی هم نشون ندید.نه بیمحلی کنید نه اصلا راجع به این موضوع حرفی بزنید
متنفرم از اینایی که میگن نباید سرزده میرفته حالا مگه رفته سفارتی وزارتی که باید از قبل هماهنگ میکرده خونه پسرشه یه محل زندگی میکنن میرفته یه ساعت مینشسته دیگه حالا اگه مامان عروس بود و داماد همچین رفتاری میکرد همین کاربرا میگفتن تو رابطت با شوهرت تجدید نظر کن ال کن بل کن
بله همسایه ما شوهر کرد چه شوهر همه چیز تموم و خاص . بعد مادر شوهر نداشت . پدر شوهره تنها بود یدفعه اومده بود خونشون . در روبه روی پدرشوهرش باز نکرده بود . که عادت نکنه هرروز پاشه بیاد خونش . بعد هفت سال شوهر خودش فوخ کرد با دو تا بچه بعد اون با مجبور شد دوتا پیرمرد ازدواج کرد
رفتارش زشت بوده طفلک مامانت چقد دلش شکسته
آدم خونه بچه خودش راش ندن عجب زمونه ایی شده
حالا بنده خدا زنگ نزده من دارم میام باید بی احترامی کنه عروس خانم
این سایت پر از عروسای مثل شماست اسی
حالا مادر شوهر سرزده رفته نمیتونسته یه تعارف بزنه نمیدونم اینا تو چه خانواده ای بزرگ شدن که کوچیکتر بزرگتر حالیشون نیست
چرا واقعا شماها اینجوری هستید؟! انقد سخته برا یه هم جنس خودتون احترام قائل بشید؟! یکی انقد براتون احترام قائل بشه خوشحال نمیشید؟! چون کسی با سما اینجوری نبوده دلیل نمیشه این کاره اضافی یا زیادی باشه
منم بودم جلو در بیرونش نمیکردم فک کنم چون بازم ما تو اون موقعیت قرار نگیریم مطمئن نیستیم ولی بازم میگم مقایسه کاره خوبی نیست چرا مقایسه میکنی؟! شما اینجوری هستی شاید یکی دیگه نباشه شما از کجا میدونی شرایط عروس چجوری بوده؟
من نمیگم کارش درست بوده فقط میگم یکطرفه قضاوت نکنیم
شما چرا اینجوری هستید
نمیدونم از کدوم سیاره اومدید چه ربطی به احترام به همجنس داره
اون مادرشوهر هم همجنس خودمونه
عزراییل نیست که جونتون رو بگیره
مهمونه
دشمنت هم باشه هر شرایطی هم باشه واقعا یه چای گذاشتن و یه لبخند تا حالا کسی رو نکشته
عزیزم شما خودت چرا اینجوری هستی منم نگفتم مادرشوهر فلانه بهمانه شما داری با خودت اون بدبختو مقایسه میکنی بعد قضاوت میکنی من میگم هرکسی شخصیت خودشو داره نمیشه خودتو باهاش مقایسه کنی بعدم ما شرایط اون بنده خدا رو نمیدونیم پس نمیشه یکطرفه قضاوت کرد
بعدم حالا زنگ بزنه خبر بده مگه بده؟! نمیگم باید خبر میداد چرا نداده و فلان میگم وقتی حساسه خب قبلش خبر میداد هم دل عروس نرم میشد هم با روی خوش استقبال میکرد دل شون بهم نزدیک تر میشد مگه بده؟!
