بارداری

درسته عزیزم 🥲ولی این اتفاقی که من گفتم خیلی پیش اومده و همیشه داخل اکثر جمع ها یک نفر همش این حرف رو به من زده من خیلی زودرنج هستم همش سعی میکنم اهمیت ندم ولی یه جاهایی کم میارم از خودم متنفر میشم که نمیتونم فراموش کنم این حرفارو

این شخصی که میگم از پارسال که خبر حاملگیش رسید اومد خونهی من موند تمام کارهاش روی دوش من بود شوهرش چندین بار با من دعوا کرد که چرا به زن من توجه نمیکنی اون حاملس تو که حامله نیستی میخابی ..خیلی چیزا هست خیلی حرفهای نیش داری بهم زدن توی یک مهمونی یه نفر به شوخی گفت ایشالا نفر بعدی شما باشین بچه بیارید آقا..این خانم و شوهرشون انقدر به من تیکه انداختم که تو نون نداری بخوری بچه داشتنت چی هستش شوهرت بی عرضه است تو خودت چی دیدی که این فکرارو میکنی.

من همه به اینارو توی دلم دفن کردم چیزی نگفتم ولی دلم شکسته به گذشته که فکر میکنم حالم بد میشه

اون سومین بچش رو آورده به نظرت درسته برای زندگی من نسخه بپیچه و من رو دائم بچزونه؟

وضعیت مالی آنچنان تاپی هم ندارند ولی منو همسرم تا جایی که شده خودمون رو کشیدیم بالا و پیشرفت کردیم جفتمون شاغلیم و پس انداز زیادی داریم به لحاظ مهاجرت از اینجا هم باشه مشکلی نداریم ولی الان زوده که بخایم اینجارو ترک کنیم تو برناممون هستش ولی برای چند سال بعد حداقل..ولی آیا حق من نیست که یک بچه داشته باشم از خون خودم باشه ؟من به خودم نگاه کردم دیدم که میتونم در توانم هست وگرنه مریض نیستم یه طفل معصوم فقیر بدنیا بیارم