در مورد اول بله،
چون دوست ندارم بی احترامی به مامانم رو ببینم.
ترس نیست، خستگی و فرار از بحث و جدله اسمش
قبلا اره ولی الان اصلا
حالا نه در این حد که بزنیش
توصیه نمیکنم ب کسی من رابطم دیگه نابود شده بود چیزای ناموسی میگف واسه همین قاطی کردم
ولی توعم ازش نتزس
قیافه میگیره نگات میکنه خب انقد نگا کنه چشاش چارتا بشه
چرا باید نقطه ضعف بدی دستش؟!حتی اگه میترسیوانمود کن نمیترسی
اون راه بدی رو انتخاب کرده برا پیش بردن خواسته هاش داره از این راه تورو کنترل میکنه
محل نزار وقتی خواس بترسونتت
منمهمش به خانوادم میگم میاید اینجا این بدش میاد نیاید.
چرا باید اونها نیان در حالیکه کلی خدمات به من وشوهرم دادن؟ این منصفانست که من از کسانی دور شم که انقدر خوبی کردم بخاطر اینکه میخوام از کسانی دور باشم که هیچ خیری برای من نداشتن همیشه فقط اذیت و ازار بوده؟
من نمی ترسم اما حوصله تنش ندارم
دقیقن مثل خودتم
اره بخاطر زندگیم بخاطر اینکه بی احترامی نشه
به خاطر بچها
ولی اسمشو ترس نمیزارم اسمش میزارم صبوری
چون اگه بخوام مثل خودش رفتار کنم دقیقن اون چیزی میشه که دشمنام میخان😏
همسرم اوایل زندگی بهم سخت میگرفت الان صدامو میشنوه سکته میکنه نذار اینجوری روت تسلط داشته باشه قشنگم
