2777
2789

حدود ۱۲ سال پیش خواب دیدم میرم یه جایی دوتا قبر کنار همن زیارتگاهه بعد میگن این یکی قبر امام جواده منم سرمو میزارم رو قبر میبوسم بعد یک حالتی اون لحظه بهم دست داد که سرم رو قبر بود که نمیدونم چی بود فقط خیلی خوب بود من خیلی اون موقع درمورد امام جواد اطلاع نداشتم بعد که دیدم قبر امام جواد و امام موسی کاظم کنار همه خیلی تعجب کردم حالا وقتی مشکل دارم از امام جواد میخوام حلش کنه میگم امام جواد جونم اگر بادیگرانش بود میلی چرا جام مرا بشکست لیلی...چرا من این خوابو دیدم اگه میخوای جوابمو ندی فدات بشم

شاید باور کردنی نباشه اما چیزی که تعریف میکنم کاملا واقعیت داره ... اون روزهای اول کرونا که روزهای ا ...

الهییی قربون دستاش برم که حاجت میده الهی قربونش برم کاش شفای بابای منم بده

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

الهییی قربون دستاش برم که حاجت میده الهی قربونش برم کاش شفای بابای منم بده

ان شاالله عزیزم پدر شما هم شفا پیدا کنه ... اتفاقا همون سال پدر و مادرم میخواستن کربلا برن اما خیلی یهویی تصمیم گرفتن خانوادگی بریم 🥲💔ان شاالله سفر کربلا نصیبت بشه ... هیچوقت مثل سابق نمیشی

کاش میتوانستم به زمان تو سفر کنم .. دوباره خندیدنت را ببینم .. بهت میگفتم نگران نباش این حادثه تلخ زندگیت یک روزی فراموش میشه ...ناراحت و غمگین نباش گرچه بزرگ بشی زخم قلبت خوب نمیشه اما وقتی بزرگ بشی حالت خوب میشه ... 💔

[QUOTE=404033835]اگه دوست داشتی تعریف

زیاد دیدم

یکیشو میگم

سالها پیش برای بچه دار شدنم خیلی دعا میکردم تمام نماز حاتها ختمها را انجام داده بودم اما ..

کم کم امیدم را ازدست میدادم وارامش درونم متلاشی شده بود زود عصبانی میشدم احساس میکردم که همه چیز پوچ هست یکبار شوهرم گفت بریم سفر قم اما من مخالفت کردم چون حتی نامه بی خط برای حصرت معصومه نوشته بودم ولی جوابی دریافت نکرده بودم

عصبانی شدم وگفتم اینا همش دروغه اونا به یاد ما نیستن اونا مارو میخان چکار

اما سفر قم رفتیم واونجا من خیلی گریه کردم وحاتمو خواستم

گ یکسال گدشت وشوهرم راصی شد بره دکتر وعمل کرد

چندماهم گدشت ومن بسیار پرخاشگر شده بودم ونامید

یک شب خواب دیدم

من وشوهرم رفته بودیم قم دیرم که شوهرم گفت همین حا وایستا برم جایی برگردم اما من حلوتر رفتم واحساس کردم که گم شدم سراز کوچه ای دراوردم تعداد زیادی از زنان را دیدم که حلوی دری کاسه به دست صف کشیده ونشسته بودن ومدام درخواست خود را سر میدادن دیدم که ازان خانه ندری میکشند وپخش میکنن

تا وارد ان کوچه شدم خانمی بسیار با ابهت که جادر عربی به سر داشت وروبند سفیدی به صورت به من اشاره کرد که جلوتر بروم خود ان خانم نذری میداد صدای زنها بلند شد که نوبت ماست ان خانم بلند گفت به همه خواهیم داد این دختر اینجا گم شده وبلافاصله در دیس بسیار زیبا وپایه داری یک سهم به من داد وگفت به تو سهمی دادم که ظرف ان نیز از طلا است نگاه کردم دیدم ظرف ان طلا است گفام این طلا است چطور انرا برگردانم گفت خانه ما هیچ وقت عوص نمیشود یا انرا بیار یه بده به کسی بیاورد تشکر کردم تا راه بیفتم که ان خانم کمی با حالت خشم به من گفت دیگه ازاین به بعد نگو که ما به یاد شما نیستیم ما همیشه به یاد شما هستیم وبرای شما دعا میکنیم

شرم ان لحظه من غیر قابل توصیفه

هنوز بعداز ۱۸ سال اون حس بامنه وشرمنده ام

ان شاالله عزیزم پدر شما هم شفا پیدا کنه ... اتفاقا همون سال پدر و مادرم میخواستن کربلا برن اما خیلی ...

چن سال پیش بابام یه مشکلی داشت متوسل شدم به حضرت رقیه خیلی با گریه ازش خواستم جواب آزمایشش خوب باشه کمکم کرد حاجتمو داد الهی بحق دل شکسته ش بحق گرسنگی ها داغ ها و زجرهایی که کشید بحق خون عزیزاش که ریخت رو زمین دوباره به دل سیاه اما شکسته ی من نگاه کنه بابام خوب بشه اخه من که غیر این خاندان کسی رو ندارم کجا برم

چن سال پیش بابام یه مشکلی داشت متوسل شدم به حضرت رقیه خیلی با گریه ازش خواستم جواب آزمایشش خوب باشه ...

منم چندین بار از خانم حضرت رقیه حاجت گرفتم ان شاالله مشکل شما هم حل بشه

کاش میتوانستم به زمان تو سفر کنم .. دوباره خندیدنت را ببینم .. بهت میگفتم نگران نباش این حادثه تلخ زندگیت یک روزی فراموش میشه ...ناراحت و غمگین نباش گرچه بزرگ بشی زخم قلبت خوب نمیشه اما وقتی بزرگ بشی حالت خوب میشه ... 💔

[QUOTE=404033835]اگه دوست داشتی تعریف زیاد دیدم یکیشو میگم سالها پیش برای بچه دار شدنم خیلی دعا میکر ...

اینم بگم که همون ماه پسرمو حامله شدم

وهمیشه بهش میگم کاری کن که پیش حصرت معصومه روسفید باشیم

خواب دیدم رفتم حرم امام رضا و حاجتمو خاستم

خواب دیدم امام حسین واسم نامه نوشت که اگر چله سوره حشر بگیری و نذرم کنی به جنگبا دشمنانم نمیرم مگر اینکه قبلش حاجت رو بدم

خواب دیدم تو روضه حضرت قاسم سینی حضرت قاسم تاب میدم و حاجتمو زمزمه میکنم

خواب دیدم پیاده رفتم حرم امام علی نجف وقتی نزدیک ضریح شدم همه زائرای دیگه رفتن عقب و من رفتم کنار ضریح نشستم از ضریح نور سبز میتابید و با گریه و مولا علی گویان حاجتمو میخوام

با دیدن همه اینا هیچوقت به حاجتم نرسیدم

گاه باید خندید بر غم های بی پایان🖤

چقدر خوب من ی مشکلی دارم و سه چهار بار خواب حرم دیدم

قطعا یه نشونیه که لااقل تنها نیستی

امام حسین علیه السلام:(از بی ارزشی و خواری دنیا نزد خداوند متعال این است که سر یحیی بن زکریا به فاحشه ای اسرائیلی هدیه شد)

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792