همونجور که بهت گفتم
نقش و نسبت سازی نمیکنم
مادرهمسرم فقط مادرهمسرمه . نه چیزی بیشتر نه کمتر
نه ازش توقع مادری دارم ، نه من دخترشم . یه احترام دو طرفه و حسن معاشرت داریم
در مورد ارتباط پدر و مادر خودم با همسرم همینطور
صمیمی نمیشم . در جریان کارامون و زندگیمون قرارشون نمیدیم . با دعوت میرم . دیر میرم و زود میام . بدون همسرم نمیرم . شخصا تماسی نمیگیرم . تو خونشون نمیچرخم و دست به هیچی نمیزنم . کاملا رسمی و مهمون وار رفتار میکنم
اجازه ی دخالت ابدا نمیدم . نظر نمیپرسم . تو مهمونی در مورد مسائل شخصی و خاص با همسرم حرف نمیزنم و بحث نمیکنم . اصلا خودمو بیکار و بی هدف نشون نمیدم . همیشه کار دارم . کلاس دارم . برنامه دارم . وقت ندارم
اگر هدیه ای بخریم یا کاری کنیم با قابل نداره زحمتمون رو بی اجر نمیکنم
بدون دعوت مهمون قبول نمیکنم . تو مهمونی هیچ کاری نمیکنم و البته تو مهمونی منم هیچکس اجازه ی کمک و کار نداره
ارتباط با فامیل هم مناسبتی و کاملا محدوده
و از همه مهمتر من از اول اول اول زندگی هرگز زن قانعی برای همسرم نبودم . از اول گفتم خط قرمز دارم . حساسم . کسی باعث ناراحتیم بشه قطع ارتباط میکنم و به همسرم تاکید کردم اگر تو زندگی کاملا همراه و حامی نباشه و پشتمو خالی کنه ، بدون هیچ وابستگی زندگی مشترک رو تموم میکنم