خیللللیییی وقته نماز نخوندم
دلم خیلی براش تنگ شده
برا حرف زدن با خداااا
امشب میخواستم بخونم نشد
نمیدونم بعد این همه مدت چجوری باهاش حرف بزنم
اخه خیلی شرمندم
خدایا میدونم همه جا هستی . این تاپیکم میبینی من خیلی شرمندتم خیلی ..ببخش انقدر بنده بدی هستم
انقدر شرمندم روم نمیشه زبون باز کنم به خودت بگم اینجا مینویسم
خدایا یادته سرمو میذاشتم رو مهر؟حس میکردم بغلم کردی اونموقع
خیلی وقته سرمو نذاشتم رو مهر .... دلم برا بغلت تنگ شده
چادر که سرم میکردم حس امنیت داشتم موقع نماز
خدایا من حس های خوب رو از خودم دریغ کردم ...بنده بدی بودم..ببخش خدا