2777
2789
عنوان

آدمه دورو

15 بازدید | 0 پست

تا حالا رفیق دو رو داشتید

از کجا فهمیدید

من یه دوستی دارم

کاملا باهاش احساس یکی بودن می کنم

اصلا اون ببره انگار من بردم

من بدون اینکه بهش بگم ختم قرآن برای برداشتم که کنکور قبول بشه

و تو پانسیون هم که بودیم می دیدیم یه موقع به جایی سوتی داده جلو بچه ها بدون اینکه به خودش بگم سعی می کردم سوتی اش رو جمع بکنم مثلاً یه بار روز میزی خیلی دوست موز و آشغال و این چیزا بود دیدم بچه ها دارن مسخره می کنن ور داشتم رو میز رو براش تمیز کردن خودشم نفهمید من اینکار کردم


حالا یه بار ما تو حیاط پانسیون داشتیم درس می خوندیم اون برای کنکور منم واسه دانشگاه کسی تو حیاط درس نمی خوند یه میز پلاستیکی گوشه حیاطبود فقط و من دوستم می شستیم پست اون نیز


من اون رور خیلی عجله ای رفتم خونه

و فرداش متوجه شدم بشقابم و به بسته تون و به کتاب رو پشت همون میز جا گذاشتم


فرداش که اومدم پانسیون دیدم مسئول پانسیون برگشت خیلی با تندی به من گفت که آره مرتب باشید و وسایل تون رو جا نگذارید و....... فاطیما دوستت خیلی دختره خوبیه تو بشقابت رو جا گذاشته بودی اون برات شسته


اینم بگم مسئول پانسیون رابطه ی دوستانه ای با دوستم داشت


و آشپز خونه پانسیون هم طبقه ی سوم بود مسیول پانسیون طبقه ی اول


من احساس کردم دوستم نشسته پشت سر من حرف زده که آره حانیه بشقابش رو جا گذاشته بود من واسش شستن

اصلا مسئول پانسیون از کجا فهمید که فاطیما شسته

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792