کاش اول از مادرشوهر جدا میشدی بعد یه بچه دیگ میاوردی
بعدشم به خواهرت مربوط نیست ک اونجا خونه پدرته
یعنی تو این یک هفته ک نرفتی مادرت ی زنگ نزده بود ببینه چ طوری؟
عزیزم اینطور که معلومه نه تنها شرایط خونه مادرشوهرت خوب نیس شرایط خونه مادرت بدتره
اینکه هدیه میبری بهت رو بدن هیچ
اینکه خواهرت دعوا راه میندازه هربار هیچ
اینکه راضی نیستن بری هیچ
یعنی چی شماره خواهراتو نداری چون میترسن شوهرت پخش کنه مزاحم شن بهشون
این دیگه جدید بود بخدا
قضیه تو تاپیک های قبلیم گفتم
نه بابا من سر بارداری اولم یبار پنج روز یبار ی روز بستری بودم اون ی روز که خودم زنگ نزدم اوناهم اصلا زنگ نزدن اما اون پنج روز خودم بهشون گفتم بستریم یبار نیومدن دیدنم شوهرم همش میومد بیمارستان بهم میگفت یتیم بی کس و کار تو لیاقت 200کرایه ماشینو نداشتی که بیان همه فامیلای شوهرم زنگ میزدن میگفتن مادرت هنوز نیومده منم میگفتم خودم گفتم نیاد همراه لازم ندارم هفته 36بارداری بودم اونا هم نوه اولشون بود اونجا انقدر گریه میکردم ی بار دیگه هم بیمارستان بودم رفتن عروسی
اره خواهر اینطوریه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
