خواستگار داشت اون اوایل که خانوادم الکی رد میکردن موقعی که زیر ۲۰ سالش بود خواستگاراش بهتر بود و الکی رد کردن فکر کردن پسر شاه میاد 😂
بعدش کم کم کمتر شدن و چون غریبه بودن بیشترشون بابام راضی نمیشد میگفت فامیل باشه
بعدم همین جور که پیش رفت سنش بالاتر رفت کمتر شدن و گاها از خودش کوچیک تر که باز هم غریبه بودن نمیشد قبول کرد
خیاطی زده بود از اشناهای دور بودن مشتری خیاطیش اونجور اشنا شدن سنتی و اومدن خواستگاری همسرشم هم سن خودشه و ماشالا خونه و ماشین هم داشت و خوش اخلاق خانواده خیلی خوب
البته اینم بگم که چله زیارت عاشورا به روش حق شناس گرفت فکر کنم پنج شش ماه بعدش ازدواجش جور شد همه راضی بودن کسی مخالفتی نداشت نه این ور نه اون ور راحت اوکی شد ازدواجش