گذاشته بود تو آب ریشه بندازه از قضا جاری ام هم خوشش اومده بود دوتامونم گفتیم یکی دو شاخه بده بزاریم تو گلدونمون رشد کنه گف گذاشتم تو اب ریشه بندازه میدم یه ماه گذشت خبری نشد دوماه گذشت خبری نشد یبار شوهرم پرسید از گل چخبر گف گلدونتونو بیارین بزارم
گلدونو بردم دیدم اون گلی که پسندیده بوذم نیس گف زیاد موند تو آب کپک زدم انداختم دور
یه گل دیگه میزارم
گفتم. باشه الان دو. هفته میگذره نزاشته هی منتظر موندم گفتم شاید خبر بشه
امروز شوهرم پرسیذه ازش برگشته بهش گفته هوا سرده نمیتونم برم پایین تا بزارم
من واقعا دیگه ناراحت شدم به شوهرم گفتم برو گلدونامو بیار نخواستم دیگه بزاره هم دیگه نمیخوام
معلوم نبس اون گلارم داده به جاریم یا واقعا پوشیده
خیلی ناراحتم
یعنی انقد ارزش نمیزاره
منم دیگه به اون نمیزارم