بابت امشب نمیبخشمشون که با گریه رفته پیششون
گفتم پاهام درد مبکنه خسته شدم هشت ساله یه فکری برام بکنین
گفت الهی درد بی درمون بگیری،الهی بمیری از دستت راحت شم
گفتم به دکتر منو ببرین،میگه من پولامو برای تو خرج نمیکنم
بعدم من داشتم گریه میکردم از پادرد مامانم گفت صدا نده داداشت بیدار میشه
حتی نگفت دردت چیه حتی نگفت باشه یه دکتر میبرمت
نمیبخشمتون