من کسی هستم که مدتها بی توجهی دیدم و گذشتم. مدت ها بی محلی دیدم و گذشتم. مدتها منتظر یه پیام عاشقانه بودم اما دریافت نکردم. مدتها بی مهری دیدم و گذشتم.الان منتظر یه اتفاق هستم که نگذرم. خسته شدم تا کی باید سرد رفتار کنم تا سمتم بیاد.تا کی باید بازی قدرت راه بندازیم.تا کی باید خودمو کنترل کنم و بگم محبت نکن اگه محبتکنی اون سرد رفتارمیکنه.
الان منتظر یه اتفاق هستم که نگذرم. دلم شکست وقتی ذوق داشتم که بیای و نیومدی. دلم شکست وقتی تو تولدم یا یه مناسبت چشم انتظار یه پیام تبریک از سمت تو بودم و تا یه پیام میومد میپریدم سمت گوشی ببینم تو اس دادی یا نه، اما تو کاری نکردی، دلم شکست وقتی شب ها از غصه و فکر گریه کردم و تو راحت خوابیدی و نپرسیدی چته، دلم شکست وقتی تو چشمام برق التماس و بی پناهی رو دیدی و بهم پشت کردی، دلم شکست وقتی از همه کس و همه چیز بریدم و تورو انتخاب کردم و تو بهم ثایت کردی اشتباه کردم. دلم شکست وقتی نه پای رفتن داشتم، نه دله موندن ولی موندم تا بسازیم باهم و باز بهم گفتی من چکار کنم مشکل خودته، دلم شکست وقتی برای جلب توجه و محبت تو قهر کردم و دعوا کردم تا یکم بهم محبت کنی یا بغلم کنی و تو بهم گفتی دیوونه ای، دلم شکست وقتی همه رو به من ترجیح دادی به منی که بخاطر تو از دنیا بریده بودم، دلم شکست وقتی دل شکستمو دیدی و مسخرم کردی، دلم شکست اما بدون این خرده های شکسته ی دلم تو پای خودت میره،
