۷ سال میگذره عروسشون شدم همیشه تلاش کردم همسرمو ترغیب کنم که هواشونو داشته باشه و خودمم سعی کردم عروس خوبی باشم اما اما اما
هیچ وقت دوسم نداشته و همیشه گفته یه غریبه است
و همیشه به همسرم تاکید کرده چیزی به نامش نزنی چون ول میکنه میره و خودشو بهترین آدم روی دنیا میبینه
میگه چرا جلوی زنت نمیای با من دوتایی عکس بگیری چرا بغلم نمیکنی بوسم نمیکنی
البته این بهانه های جدیدن
دیروز خونه اشون بودیم حدود بیست دقیقه تو حیاط با مامانم صحبت کردم از دیروز همش به همسرم گفته یعنی چی کع یک ساعت با گوشی صحبت میکنه این بی احترامی به منه چرا نمیاد بشینه کنارم بگه چرا ناراحتی
فاصله گرفتن هم امتحان کردم
محبت هم امتحان کردم
تاثیری نداره