سلام منو جاریم ۱۸ سال تفاوت سنی داریم
می خواد بعد دو سال خانواده شوهرمو خانواده منو دعوت کنه این بار دومی هستش من دارم میرم خونش برای اولین بار منو دعوت کرد سالاد الویه گذاشت جلوم با این وضع شوهرش خیلی خوبه بهترین ماشین خارجی خداروشکر زیر پاشونه
دو بار تاحالا گفته این تاریخ منزل خودتون منم هر دو بار گفتم توی زحمت می افتادین برداشت گفت نه زحمتی نیست همعروسا یعنی منو اون جاریم میان کمکم
منم خیلی لجم میگیره از زرنگ بودنش خونه مادرشوهر نه سفره میچینه نه جمع می کنه نه ظرف میشوره
اگرم بریم رستوران دعوت بقیه باشه گرون ترین غذا توی منو رو سفارش میده ولی اگر دعوت شوهرش باشیم رستوران یدونه کباب ساده میگیره
خیلی رفتاراش زنندس یکسره داره بد بیراه فوحش از دهنش مباد بیرون خوشحالم هست همه رو می خندونه
اختلاس سنیش با شوهرم ۱۰ ساله بزرگتره توی جمع به شوهرم میگه پسرم یا یکسره زنگ میزنه بهش
منم کلا بهم میریزم از کاراش خونه هامونم کلا سه تا کوچه فاصله شه نمی خوام حدو مرزا الان برداشته شه فردا پسفرا رفتم سر خونه زندگیم (عقدم )یکسره اونجا باشه
خیلی پروعه بگو تو مهمان دعوت کردی چطور روت میشه بگی بیان کلفتی
مامانم میگه الان اینجوری گفته برو کمکش اونم تو دعوت کردی میاد کمکت ولی من اصلا دوست ندارم باهاش رفت و امدی زیادی داشته باشم
به نظرتون چیکار کنم
اینم بگم اینقدر چلمنگ بازی در اورده هیشکی جدیش نمیگیره بابت همین پسرم گفتش به شوهرم گفتم ناراحت شدم ،،شوهرمم گفت فلانی یعنی جاریم دیونست اصلا جدی نگیرش بازم گفت ناراحت میشی من برم به شوهرش یا مادرم بگم بهش بگن دیگه نگه شوهرم محلش نمیده زیاد
بعضی رفتاراشم خوبن مثلا من خیلی ازش کوچیکترم هر موقع از در وارد میشم بلند میشه میاد جلو روبوسی می کنه باهام ولی من در کل نمی خوام چون نزدیکیم خیلی باهاش رفت و امد کنم