2777
2789

تالار مختلط بود بعد ما و بقیه دوستاش سر ی میز نشسته بودیم عروس دختر دایی خودم میشد در طول مهمونی دوست شوهرم رو بروم بود خیلی نگاه میکرد من هی سعی میکردم چشامو بدوزدماصلا نگاه نکنم ولی سنگینیشو متوحه میشدم


ی جا خانوم یکی از دوستاش گفت عروس خیلی خوشگله ها

همون دوست شوهرم گفت کلا خانوادگی خوشگلن

باهاشون رفت و امد خاتوادگی داریم هیچ وقت اینجوری نبود اینسری خیلی بد نگاه میکرد نمیدونم به شوهرم بگم یا نه


شوهرمم گیره اصلا اروم برخورد نمیکنه

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

مگه شوهرتم اونجا نبود؟ چی میخوای بگی دیگه؟! رفت و امدتو کمتر کن

چرا بود ولی پسر کوچیکم اذیت میکرد صندلیشو اون سمتی گذاشته بود بازی میکرد یا راه میبرد درگیر بود همش

مختلط همینه دیگه، اونم برای مردای بی جنبه ایرانی

اونجوری نبود بابا همه پوشیده بودیم بعد محضر ی تالار کوچیک نهار دادن خانوادگی بود همه خانواده خودمم بودن حتی بزن و برقص نداشتن

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز