دوتا بچه دارم پشت سر هم. سختم بود بازم نیومدن کمک.هرچند بیمار بودن.هیچوخت یادم نمیره تو روز زایمانم چطور دخترم تنها بود..مادرم بنده خدا پا درد داشت کمر درد داشت تنگی نفس و هزار تا بیماری دیگه اما با این حال اومد پیش دخترم موند حالا که از اون دوره گذشتم و ۲۰ روزه اسباب کشی کردم بازم نیومدن کمک .هفته بعد میخوان بیان مثلا کمک..یکی نیست بگه دیگه من چکاری دارم که شما بیاین کمکم؟ بنام کمک میخوان بیان مهمون بازی.منم با دوتا بچه همش براشون بشور بپز کنم.ی چیز هم بگی میگن دوست نداشتن بیان دوس نداتشن نه ماه بارداری زنگ بزنن..منم الان دوس ندارم ببینمشون. شب یلدا برای نامزدی برادرم یلدایی میبرن.چقد دلم میخواد اونروز خونه باشم
دختر قشنگم.تو تکه از بهشت هستی ک از آسمان جدا شده..یک مشت شادی.قلب پر از عشق..دوستت دارم
هفته بعد میان و نمیدونم کی میرن..همسرم اجازه نمیده برم .میگه بچها رو سرما میدیاما دوست داره مادر خوا ...
بچه هات چن سالشونه
خدا رو مثل آدما فرض نکن. برای اون زمان مهم نیست. زمانش که شد، خودش خواسته ات رو بهت میده.زندگی من منشا تمام اتفاقای خوب دنیاست❤خدایا شکرت❤بعد ی سقط و یک سال اقدام بیبی چکم دوروز مونده ب ولادت پیامبرمون مثبت شد خدایا خودت مواظب تودلیم باش💚1402/9/7رفتمNT فندقم 12هفته و2 روزش بود و سالم،دکترم احتمال داد دختره ❤تودلیم ۱۴۰۳/۳/۱۴ساعت ۴به دنیا اومد 💛خدایا شکرت💜