سلام، شوهر من راننده ماشین سنگینه. شش ساله با هم ازدواجکردیم. یک سالی هست ک بار میبره ترکمن ازبک تاجیک تا این شش سال من با اینکه گوشیشو از روی کنجکاوی هک کردم شنود کردم هزاران جاسوسی کردم، هیچ چیزی ازش نیدم و مثل چشمام ازش خاطر جمع بودم. تا این که تقریبا دو سه هفته پیش وقتی که تاجیکستان بود...اینستاش روی گوشی من وصل بود دوستش عکس خودشو که توی مثلا یه استخری بود استوری کرده بود...بعد شوهر من فقط ری اکشن خنده برای دوستش گذاشته بود. بعد دوستش پیام داد که موند به یادگار به دختره گفتی جیغ جیغ نکن بخند....
بعد من سریع به جواب دوستش انگاری خودم و جای شوهرم جازدم و نوشتم که منظورت چیه نفهمیدم نوشت بابا توی اتاق ماساژ به دختره نگفتی جیغ جیغ نکن بخند اونو میگم بعد همین جور که داشتم پیام میددادم شوهرم یهو فهمید یعنی اعلانات روی صفه گوشیش میامده یهو فهمید و پیامها رو پاک کرد از اون طرف دوستش اومد پیام داد که ای ببخشید فلانی جان من تو رو با فلانی اشتباه گرفته یعنی شوهرم تا دید من پیام ها رو خوندم سریع با دوستش هماهنگ کرد و گفت ک خانممه داره پیام میده اینستام روی گوشیشه برو مثلا فلان حرف رو بگو بپیچونش...
خلاصه من خیلی جیغو داد کردم و حالی شوهرم کردم که من جریانو فهمیدم بعد شوهرم گفت که من یه چیزی مخواستم به دوستم بدم (منم از جریانش خبرداشتم)یعنی می دونستم که اینا با هم همسفر نیستن یعنی مثلا اینا بارشون برای یه جای دیگه بود شوهرم هم بارش برای یه جای دیگه بود گفت که من مخواستم فلان چیزو بهش بدم در حدی که رفتم دادم و بعد گفت در حد یک ربع تو اون محیط ماساژ بودم و حتی لباسام درنیاوردم...وحتی ابراز پشیمونی کرد و گف خودم قبول دارم از سر کنجکاوی رفتم و اشتباع کردم... ولی من اصلا نمی تونم باور کنم بعد بهش گفتم پس اونجا که برداشتی به دختری گفتی جیغ جیغ نکن بخند جریان چی بوده؟ از اول که می گفت که آره چون که با کفش رفتم داخل دختره جیغ جیغ کرده گفته سالن رو کثیف کردی...من هی باور نکردم و دعوا میکردیم شوهرم گریه می کرد بعدش گفت که آره چون فلانی به باسن دختره دست زده دختره جیغ جیغ کرده من گفتم بخند به خاطر همین من فقط همینو گفتم و کلی قسم قرآن و جون بچه ها و گریه و همه کاری کرد که من فقط در حد ی ربع اونجا بودم...حتی این وسط گف بیا منو بزن هربلایی دلته سرم دربیار اره اشتباه کردم و بارها گف روی گوشیم هک بریز تا ازم خاطرجمع باشی و این وسط بخاطر اشتباهش مثلا اومد جبران کنه و ۱۰۰ تومن برام هزینه کرد چیزی ک دوس داشتمو خرید اما من دارم دیوونه میشم نمیتونم خودمو اروم کنم
