2777
2789
عنوان

بالاخره بعد شش سال اراده کردم و به قصد طلاق اومدم خونه مامانم

| مشاهده متن کامل بحث + 12880 بازدید | 407 پست

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

حالام ك بعد ٦ سال يادت افتاده زياد دلتو ب حرف پسر عموت خوش نكن ك طلاق بگيري اون بگيرتت خوشبخت شي

اصلا به فکر ازدواج دوباره نیستم

وقتی بچه دار میشی ، دنیا ازت یه گروگان داره

چی باید بگم ک نگفتم

به هر حال شما شش سال بغلش خوابیدی میفهمی چی میگم که یه بارشم وقتی از یکی چندشت بشه قابل تحمل نیست حالا شما شش سال تحمل کردی حامله شدی بچه دار شدی پس فقط تنفر خالی نیست حتما کاری کرده رفتاری داره چیز ازار دهنده ای بوده وگرنه ماه اول فرار میکردی و هر زنی که به طلاق میرسه همون حسی رو داره که شما داری طبیعیه نمیدونم چرا بعضیا تعجب نیکنن یا نصبحت میکنن

شوهرش پسر عموشه؟؟؟یا اونی ک میخوادش پسر عموشه؟؟

نه شوهرم پسر عموم نیست

پسر عموم چند وقت پیش ب مامانم گفته ک منو دوست داشته

من هیچ حسی بهش ندارم اصلا فکر همنمیکنم

وقتی بچه دار میشی ، دنیا ازت یه گروگان داره

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز