خدا نکنه قربونت برم.❤️..😔..قضاوت نمیکنم عزیزکم امابخدا گاهی از اونوره آکواریوم به زندگی نگاه کنی ازنگاه یه ماهی کوچولوی بی زبون وآروم اون نمیدونه تو دنیای اطرافش چخبره دقیقا مظلوم مثل بچه ها....اگر مریض بشه خدا نکرده دلش تفریح سه نفره بخوادقاب عکس سه نفره نباشه به چی نگاه کنه بچه ها بهش تومدرسه بگن شغل بابات چیه....چون این راه هارو رفتم و پشیمون شدم بهت میگم وگرنه هرآدمی حق زندگی داره گلم توام حق داری
بذار بچه از زیر دست و پا دربیاد بعد طلاق بگیر
گلم خودت بچگی نکردی حالا میخوای بچت هم بچگی نکنه؟؟؟؟
بچه با پدر ومادر خوشحال ،هردو رو باهم میخواد
عزیزم بعداز سفرت برو دکتر بهت دارو میده آروم میشی
با مشاور صحبت کن خیلی کمکت میکنه
الان هم سن زیادی نداری واسه همچون تصمیم مهمی کار رو بدتر نکن دنبال چاره باش آخرین راه طلاق
ولش کنین دیگههههه اینهمه بچه طلاق دارن زندگی میکنن خیلیاشونم خوشبختن زندگی با ادمی ک نمیخوای ینی ته جهنم
نگفته ک بچشو میذاره کنار خیابون ک اینجوری حرف میزنین
فقط یه جیزی یاد گرفتین دارین تکرارش میکنین
قرار نیس بخاطر اشتباه بقیه تا آخر عمر عذاب بکشه
تا الانم اگ جدا نشده ب امید خوب شدن همه چی بوده وقتی نشده ینی دیگه نمیشه تلاششو کرده ب بن بست خورده انقد خوردش نکنین
دختر دایی منم مثل تو بود از خوشی از شوهر اولش طلاق گرفت میدونی چرا چون میگفت تو سنت بیشتر از منه تو لولت پایینه پسره عاشقش بود طلاق گرفتن دختر داییم دوباره ازدواج کرد این سری شوهرش طلاقش داد
به نظرم بیشترین لج بازی داری می کنی
استاتر صفحه اول تاپیکتو فقط خوندم این تاپیکو انگار من زدم
ازدواج اولم باتنفر بود اجبار بود سن پایین بودم قدرت تصمیم گیری و ایستادن مقابل بقیع رو نداشتم روز به روز نفرت بیشار شد ازصداش رفتاراش بالاخره بعد چهار سال خلاص شدم
هنوزم گاهی خ.ابشو میبینم که شوهرمه وجدا نشدم تو خواب میخاام دق مرگ شم بیدار میشم میبینم دیگه نیست نفس راحت میکشم
البته من بچه نداشتم و همم ادم بشدت بد و نامردی بود
تو هم بچه داری همم حس میکنم ادم بدی نیست مشاوره برو زود تصمیم نگیر شرایط بچتم درنظر بگیر تو مسئولی دربرابرش
