من عاشق مردی شدم که شرایط ازدواجو نداره و واسه همین به بقیه نمیتونم دل بدم تاپیکای قبلیم راجبه اون آقا نوشتم ک چقدر داغون وافسرده شده وتنهایی میخواد بابت بیکاری وبی پول شدنش واقعا موندم چ کنم عزیزم😥💔
تاپیکتو خوندم کانلا درست وعالی بود عزیزم احسنت وآفرین منم ازدواج کردم سالها پیش وپشیمونم و جداشدم وحالا دارم تبعیات جدایی درخانه ی مادروپدررومیکشم که تاتقی ب توقی میخره بی حرمتی میکنن و بعدش هم انگار ن انکار ک کار وحرف ورفتاری کردن که من آسیب وضربه دیدم واین بارها وبارها وبارها پیش میاد هربار میان دلجویی البته خب چون مادروپدرن کلامی عذرخواهی نمیکنن بادلجویی کردن و بویه واستیکر فرستادن وقدبون صدقه و واینکه عاشق منن وبی من میمیرن حالا برخی کمتر برخی اینجوری برخی بیشتر ازم عذرخواهی غیرمستقیم میکنن و ناراحتیشون بیشتر بابت ازدداج کردن منه ک اینجوری گاهی میشن واقعا ازاین همه فشار خسته ام ولی باز نی ارزه به ازدواج نکردن واقعا زندگی مشترک رو به هزارویک دلیل نمیپسندم ودرخودم نیست که ازد کنم
ممنونم عزیزم مادروپدرم میدونم بینهایت عاشق منن قبولم دارن و ب حرف منن بهشون مشاوره میدم سنگ صبورشونم خوب وخوشیم ولی متاسفانه تاتقی ب توقی میخوره بی حرمتی میکنن و اینک همش چ تو حال خوبشون چه توو عصبانیت اسم ازدواج کردن منو میارن توو حالت عادی حالشون ازهمسر سابقم بخم میخوره وصددرصد مقصرش میدونن اما توو عصبانیت میگن چرا اون ولت کرد رفت ما گیر تو افتادیمو بدبخت وبیچاره ایم شوهرنکنی تاابد پیش مایی ومال بد بیخ ریش صاحبش و یا ب اون فحش میدن که چراباعث شدن جدلشمو بیام پیششون ولی بعدش میان ازم دلجویی رفتاری و نه عذرخواهی کلامی (چون مادروپدرن) میکنن وماتبه وپشیمون میشن وتایه مدت تکرارنمیکنن شما جای من باشی چه میکنی؟؟؟😥💔
عزیزم نمیدونم مشکلت چیه و چرا اینجور فکر میکنی.ولی توصیه میکنم ی مدت فکر کن کلا تو خونه تنهایی یعنی فکر کن خونه خودتو داری و جدا زندگی میکنی و پدر و مادرت هم هخونت هستن یا فکر کن تو خوابگاه هستی و هراز گاهی پدر و مادرت دوستات هستن ک هراز گاهی میان ی سر بهت میزنن.فکر کن اونا جدا هستن.و برای خودت زندگی کن.ن که باهاشون قهر باشی نه وقتی باهات صحبت میکنن گوش کن و جوابشون رو بدی و بقیه اوقات هم ک کاری ب هم ندارین فکر کن نیستن و برای خودت باش و اونجور ک دوس داری زندگی کن.تا بعدا برای ازدواج کردن یا نکردن هم برات بگم
دوسال دیگه خواستگار با تورم جامعه صفر شد
بعد فکرت عوض میشه هوس ازدواج میکنی
الان اینجوری
خواهش میکنم عزیزم.من ک نگفتم ازدواج کن گلم.گفتم در بارش صحبت میکنیم.متاسفانه تو اول جوونیت و دوران زیبای عشق و عاشقی و حال و هوای خوب دو نفر مرد ناجور گرفتار شدی اوین مرد ک از خیلی قبلترها و از قبل از ب دنیا اومدنت تو زندگیت بوده اونم مردی ک میگن عاشقه دختره و دخترا بابایی هستن و رو تخم چشم و قلب پدراشون جادارن.و دختر رو نشانه ی پاکی مهربانی و صداقت و برکت میدونن.ک حالا نمیدونم چی شدی ب چه دلایلی و از کی مرد خانه شما کم اعصاب و بد دهن بوده و یا شده و دومیش ک میتونست از پدر هم بهتر و مهربانتر باشه ولی نامرد دراومد از اب.مردی ک باید کف پای همسرشو یا حتا خاک زیر پای همسرشو بو کنه و ببوسه.ولی ب چ دلایلی اینجور نامرد از اب در میاد حق داری اصلا ب ازدواج فکر کنی و حتا بدتراز اون زه بشی و بدت بیاد از ازدواج.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
