به خاطر درس خوندنم الان باید با هر خری ازدواج کنم

واقعا چقدر اعتماد به نفست پایین،از این جهت برات متاسفم،این همه زحمت کشیدی نمیخوای تخصص بگیری اونم به خاطر همچین ادمی؟مگه قحطی شوهره؟شوهر نکنی و تنها بمونی شرف داره به خدا،پیگیر درست باش کات کن بره

این همه سختی کشیدی که این بشه شوهر اینده ت؟که بشه پدر بچه هات؟؟!طوری رفتار کردی که فکر کرده داره لطف میکنه باهات ازدواج کنه،بخودت بیا خانم دکتر،تنهایی بهتر از طلاق با بچه س، حالا روحو روانت داغون میشه و از تخصصت میمونی بماند، فردا به بچه ت میگه مامانت تو و اینده تو رو، به تخصصش فروخت و هزار تا چیز دیگه که تورو پیش بچه ت خراب کنه، نکن توروخدا

من چندتا از تاپیکات رو نگاه انداختم، اعتماد به نفست چرا انقد کمه؟!

عزیزم الان برو کار کن پول در بیاری، حس میکنم خانواده محدودکننده ای داری، باید این دوره زمونه حق خودتو بگیری، تروخدا فامیل و دخترخاله و اینا رو ایگنور کن، این همون خواستگاریه که دخترخالهات معرفی کرد؟ ببین این پسره کلا نکبته

من قوانین تعهدیا رو نمیدونم، میتونید کار زیبایی کنید؟

برو دورههای زیبایی و بوتاکس و فیلر و ... در جریانی که الان پول تو زیباییه، نمیدونم تعهدی چجوریه، نمیتونی اورژانس کار کنی که نصف ماه آف بشی؟! پول در بیار و هی به خودت برس و اعتماد به نفست رو بالا ببر

تخصص هم حتما سعی کن قبول بشی

انشااا بهتر باشی ولی برای ازدواج عجله نکن و اگه تونستی بکی از اعضای خانواده رو با خودت ببر

بعدشم از اون روستا غول درست نکن برا خودت

۲۰۰ کیلومتر دیگه ۲۰۰۰ کیلومتر که نیست

در ضمن تو همون روستا هم آدم زندگی می کنه می تونی باهاشون ارتباط بگیری

اینقدر بدبین نباش و بخاطر ترس از تنهایی هر کس و ناکس تو زندگیت راه نده

ببین چیا گفتی یا چطور رفتار کردی که پسره ی یه لاقبا باهات اون رفتار داشته و اون حرفارو زده

اختیارات خود زن به مرد میده

می تونیم موقع عقد حق و حقوق بخوایم یا شرط و شروط بزاریم کسی جلومون نگرفته ولی ساده رفتار می کنیم و بعدش پشیمون میشیم

چیز خاصی نگو بی محلی کن سرد باش ده تا یکی هم جواب تماس و پیامش نده خودش راهش می کشه میره... ولی اگر می خوای یه دفعه ای تمومش کنی یه پیام یه تماس که من فکرام کردم ما باهم آینده ای نداریم خدا نگهدار

شما کار درستی کردی که درس خوندن از نوع پزشکی رو انتخاب کردی ، چشم رو هم بزاری کارت تو اون روستا تموم شده و اومدی بیرون ، من جای شما بودم به جای عجله برای ازدواج اونم با یه آدم معلوم الحال تمرکزم رو روی ادامه تحصیل و تخصص میزاشتم

من خودم مشاورم ومیگم هرمشاوری مشاورنیست

اصلا مگه اون مظاور ازدواج وخانواده نبوده پس چرا مشاوره تکصیلی وشغلی داده ؟

من خودم الان اطلاعات زیادی درخصوص پزشکی وتخصص ندارم ...

درضمن بااین آقا کات کن وصبر کن ببین گاهی ادم برای یک موضوع خیلی نگرانه خیلی بدتصورش میکنه

به نظرم کمی صبور باش بذار طرحت شروع بشه ......

شاید جایی میری اونقدرهاهم بدنباشه

توروستاها دکتر نگه نمیدارن توروستا هم باشه ساعت کاریت میری وبرمیگردی داخل شهر اونجا که نمی مونی

بعدهم توهمون محل خدمتت هم حتما همکارهایی داری بااونها رفت وامد کنی داخل شهر و.....یاسرویس میگیری

درامدت خوب باشه بقیه اش حله

باورکن ازدواج بد از مجرد بودن هزاربرابر بدتره

الان دوران اشنایی هست اینه بعد ......