2777
2789
عنوان

ی لحظه لطف میکنید بیاین در مورد هیزی دامادمون

| مشاهده متن کامل بحث + 754 بازدید | 52 پست
اره ولی سه تا بچه داره ازش دخترش الان ازدواح کرده.اجیم روحیه حساسی داره بفهمه شاید حتی خودکشی هم کنه

پناه بر خدا تا این سن هنوز هیز سگه

نمیدونم شاید واقعا به نفع ابجیت باشه تو دروغ زندگی کن فقط کاش گندش در نیاد ولی حداقل به مامان و بابات میگفتی تا یه جوری بهش بمونن که با شوهرش کم بیاد تو جمعتون

🌸وقتی بهت گفتم《باشه عزیزم.》 ببین چقدر احمقی که ازت نا امید شدم.

نکنه میخای بری خونش باز؟ اگه بری باز به خودش اجازه میده از اون حرفا بهت بزنه موقعی که خونه نیست برو ...

من همو روزم خونش نبودم.اره نمیشه ب خاطر ی ادم نجس اجیم دور بندازم ک گلم

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

پناه بر خدا تا این سن هنوز هیز سگه نمیدونم شاید واقعا به نفع ابجیت باشه تو دروغ زندگی کن فقط کاش گند ...

بابام فوت شده.مامانم اجیم نذاشت بهش بگم گفت دردسر میشه و زندگی خواهرت میپاشه

ن کلا ارایشی نیستم و حتی تو خونه روسری داریم همیشه

کلا سعی کن وقتی بری خونه خواهرت که همسرش نباشه اینطوری خواهرت هم ناراحت نمیشه که خونش نمیری اونام خونه ی شما اومدن سعی کن خودت رو تو آشپز خونخ مشغول کنی یا جایی بشینی که به شوهر خواهرت دید نداشته باشی

کلا سعی کن وقتی بری خونه خواهرت که همسرش نباشه اینطوری خواهرت هم ناراحت نمیشه که خونش نمیری اونام خو ...

میدونی تا بتونم نمیرم ونرفتم ولی میبینی همه دعوت میشن شبه ی شرایطی پیش میاد ک ادم نمیشه نره

ب اجیت گفتی؟

آره خواهرم باور نکرد

دامادمون زد زیرش گفت من منظورم یه چیز دیگه بوده...

منم گفتم اگ بازم تکرار کنی ب داداشم میگم

یه مدت باهاشون سرسنگین بودم بعد دیگه یادمون رفت آشتی کردیم و من ازدواج کردم

ن ی مدت اجیم میگفت تو خودشه ب خاطر قرضاش اینو بهانه کرده بود.بعدش عادی شد و بهم میگفت اجی مث قبلش شد ...

اقا تورو خدا مواظب باش یک ماه پیش تو شهر ما چون خواهر زنه می خواست نامزد کنه ودوماده بهش چشم داشت یه هفته قبل نامزدی دختره رو که می خواسته بره سرکار میکشه می ندازه توقنات

میدونی تا بتونم نمیرم ونرفتم ولی میبینی همه دعوت میشن شبه ی شرایطی پیش میاد ک ادم نمیشه نره

آره می دونم چی میگی منظورم اطن هست جایی از خونه بشین که تو دید شوهر خواهرت نباشی یا تو اتاقی آشپزخونه ای مشغول باش اوم لحظه تا بگذره. چند سال با شوهر خواهرت اختلاف سنی داری؟

آره خواهرم باور نکرددامادمون زد زیرش گفت من منظورم یه چیز دیگه بوده...منم گفتم اگ بازم تکرار کنی ب د ...

افرین عزیزم چقد بادل و جرات بودی.البته منو نذاشتن ب خودم بود میگفتم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز