بالای سه ماه تاجایی که میدونم قلبش تشکیل شده و روح و احساس داره.اما فکر نمیکنم زیر2ماه مشکلی داشته باشه.
من مامانم یکبار اوایل ازدواجش سقط کرده،یکبار هم چندسال پیش سقط کرد،اتفاقی هم توی زندگیش نیفتاد،نه بهتر شد نه بدتر شد،شرایطش رو نداشت و سقط کرد،همین.
این حرفو نزن باید قوی باشی . من تو عقد بودم که سقط کردم اونم مجبور شدم هیچچچ راهی نداشتم ولی بعد ازدواج سریع خواستم بچه بیارم که داغ اونو فراموش کنم اما بازم گاهی بهش فکر میکنم چون الان مادری و ۲ تا بچه داری خیلی سخت تره الان نمیفهمی وقتی سقط میشه و خونریزی میکنی میگی ای داد بیداد کاش نمیکردم
وای خدایا این چه دردسری بود تازه از آب گل در آمده بودن تقریبا بچه ها 😫
تصمیم اخر به خودت بستگی داره فقط اینو بدون این ته تغاری اگه بیاد میشه سوگولی خونه این همونی میشه که ازهمه کوچولو تره دل همرو میبره میشه برکت زندگیت بچه هات سه تامیشن و هوای همو دارن یه خانواده پنج نفره میشین و چن سال بعد به این روزا میخندی
سلام عزیزم. اتفاقی تاپیکتون به چشمم خورد.
گلم خدایی که روزی دو تا بچه ناز شما رو داره میده، از دادن روزی سومی نعوذبالله عاجزه؟؟؟؟؟؟
وقتی از بعد مالی میترسی یعنی فکر میکنی ممکنه از خزانه بی حد و حصر خدا کم بیاد؟؟؟؟
خیلی خوبه که به فکر گناهش هستی. این یعنی شما وجدان داری و عشق. و این طبیعت مادر بودنه..... این که میگی گناهه یا نه، اگر بخوای واقعا بدونی اره گناهه. چون قتله. سقط یعنی افتادن خود به خودی. این که عمدا باعث افتادنش باشی قتله... شاید قلب نداشته باشه هنوز، ولی روح از همون زمان انعقاد نطفه از اون دنیا میاد به این دنیا... روح این نینی هم اندازه روح اون دو تا دسته گل دیگه ست... فقط ما چون نمیبینیمش، گاهی به خودمون حق میدیم راجع به بودن یا نبودنش تصمیم بگیریم... شما قشنگم مسئول اومدن اون روح به این دنیا هستی. فکر کن یه تخم مرغ رو بشکنی ببینی توش یه جوجه بوده... جوجه رو میندازیش دور یا سریع میزاریش لا یه دستمال که طوریش نشه؟؟؟ مسلما دلت نمیاد چون شما باعث شدی بیاد این دنیا... این نینی که بچه خودته و از گوشت و پوست و استخون خودت...
میدونم وضعیت الان یکم سخته... ولی شما الان توی بهترین سن هستی و فاصله سنیشون هم خوبه. من چهار تا دسته گل دارم با فاصله سه سال و نیم تا چهار سال... پنجمی رو باردار شدم و همین دو هفته پیش خودبخود سقط، شد و هنوز نتونستم باهاش کنار بیام. چون واقعا خوشحال بودیم خودم و همسرم از بارداریم.. خدا نخواست.. حال الان شما حسرت همین الان منه...
الهی بحق مولودهای عزیز بعد از این و ماههای عزیز پیش رو خدا بهتون ارامش بده و یه نینی بابرکت و خوش قدم که به یمنش قرض و بدهی هاتون پرداخت بشه و برکت از در و دیوار خونتون بریزه... با خدا معامله کن و بگو من هدیه ت رو میزارم رو چشمام و ندیده قبولش میکنم... خودت هم فرمون زندکیم رو دست بگیر و ببر بهترین جای ممکنه.. چه مادی و چه معنوی. برای منم دعا کن که دلم اروم شه.
این روزا و سختی ها همه میگذرن.. تو هر دوره ای از زندکی هم هستن... ولی چند سال دیگه متوجه میشیم که سرمایه واقعی همین نسل بابرکته که ازمون به جا میمونه. وگرنه مال و منال اگه صاحب نداشته باشه به چه دردمون میخوره؟ ببخشید عزیز اگر پرگویی کردم.
یا علی🖐🏻
سلام. فاجعه رو چطور معنی میکنید؟
یه انسان بذارن جلوتون و اسلحه رو بگیرید و بکشیدش، فاجعه نیست؟ سقط هم همونه. قتل یک انسان بی گناه
به معنای واقعی فاجعه فاجعه فاجعه هست.
اما اگر منظورتون اینه که اثری تو زندگیتون نذاشته، کوچیکترین اعمال ما تو آخرت و دنیامون اثر میذاره، کوچیکترینشون.
سقط در اسلام دیه داره، در تمام ادیان الهی حرامه.
و مهم تر از همه، علنی کردن گناه و بازگو کردنش باعث ریخته شدن قبح گناه میشه و بدتر از خود گناهه. پس اینکه توبه میکنید یا نه به خودتون و خداتون مربوطه، اما این جمله ای که گفتید اصلا درست نبود.
