مادرشوهرم وقتی دخترم بدنیا اومد گذاشت بعد چهل روز کادو داد بخاطر اینکه من تا چهل روز خونه مادرم بودم خب مامانم گفت خونه شما پله داره منم زانو درد دارم نمیتونم اونجا ازت مراقبت کنم تو بیا خونه خودمون مادر شوهرممم گذاشت کادو رو هر وقت برم خونه خودم بیاره بده اخه چه فرقی داره میترسید مادر پدر من کادو رو لابد بردارن ولی جاریم تا زایید روز اول کادو رو داد جاریم رفت خونه خودش مامانش رفت خونه شون اخه حرفم این هست چه فرقی داره ؟؟؟وقتی از بیمارستان هم اومدم خونه مامانم بابام زنگ زد دعوتشون کنه مادرشوهرم نیومد گفت اگه خونه پسرم بود میومدم ولی الان نه اصلا
کار مادرشوهر خیلی بده مخصوصا اینکه دعوت رو رد کرده .
ولی آخه ۴۰ روز خونه ی مامانت موندی؟😵💫یکم زیاد نبود؟
وقتی دنبال زیر بغل ماری.....!!!
یعنی واقعا انقدر موضوع کم هست که به طرز فکر یکی دیگه فکر کنی
گور خودش و کادوش
دست مادرت درد نکنه که ۴۰ روز زحمت کشید.
قدم نورسیده مبارک
بیخیال بابا چ اهمیتی داره اینا
کاری به کادوش ندارم که دیر داده. ولی وقتی دعوتش کردین و اونجوری جواب داده کارش زشت بوده واقعا
جاری منم نزدیک ۱ ماهه زایمان کرده دوبار رفتیم دیدنش ولی چون خونه خودش نبود کادوشو هنوز ندادیم امشب میخوایم بریم کادوشم ببریم
خوب چرا ناراحتی
خواسته خونه خودت بده
چرا از کاه کوه مبسازی
مادرشوهرمن تازه بچه به دنیااومده همش زنگ میزنه به شوهرم میگه مباداکمکی بدی فقط شیرخودش رفتیم خانه بهداشت میگه بایدکمکی بدین چون آب بدنش خیلی کمه غلظت خونش بالاست ولی گوش نمیکنن😐چه خاکی توسرم بریزم خدایابچم همش داره لاغرمیشه بمیرم براش حالمم خوب نیست برم قایمکی شیرخشک بگیرم
بالاخره داده دیگ اعتقادش اینه لابد
اوووه.دنبال حرف و حدیثیا
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
3 ثانیه پیش
3 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
