مادری
البته نمیشه گفت دوستشون دادم ولی باهاشون راحت ترم
و از خانواده پدری هم متنفرم
چون ما قرار بود خونه به اسم خودمون داشته باشیم مامانبزرگم گفت نه تا وقتی که عموی بزرگم خونه نداره
بابام قرار بود صاحب مغازه بشه به اسم پدربزرگم زدیمو پدربزرگمم نصفشو به اسم عموم زد
گند کاری بالااوردن مجبور شدیم طلا بفروشیم
از عمو هام کامل متنفرم جوری ک نمیخوام سر به تنشون باشه(: