این حکایت منه
ما بعد ۵سال جنگیدن برا ازدواجمون قبل عقد بهم خکرد
الان ۶ ماهه اون میگه ک تموم شد هر چی بین ماست
و من اصرار دارم به حفظ
۵سال از بهترین روزای زندگیم رفت کلی رویا و آرزو براش چیده بودم
کلی موقعیت های خوب بخاطرش از دست دادن
الان دیگه بحث صرفا اون شخص نیست
بحث اینه ک اگا به نتیجه برسه انگار تلاش هام جکاب داده
اگه تموم بشه انگار این ۵ سال و رفتن جوونی و زیر بار کلی قسط و قرض الکی رفتم همش بدای هیچ بود
اون دوسم داره ولی خسته شده چون میدونه درست نمیشه میگه تموم کنیم