حالا یه چیزی تعریف کنم من مادرم تقریبا مثل استارتر تاپیک پربازدید بود زیاد اهل غذا پختن نبود
دوران مدرسه یادم عصرها با کلی خستگی از مدرسه می امدن و تو راه بوی غذاهایی که از خونه ها می امد بهم می خورد یکی کوکو سبزی پخته بود یکی استامبولی یکی قورمه. تا می رسیدم خونه همه اش وهنم مشغول بود یعنی مامانم چی پخته. بعد که می رسیدم خونه می دیدم غذا درست نکرده و با اون حس تاریکی و سرمایی که از اون بیرون داشتم باید می آمدم و نون و ماست از تو یخچال برمی داشتم و می خوردم انگار تو همه دلم یخ می کرد!
الان خودم با اینکه اشپزی برام سخت هست همیشه غذا رو برای بچه هام می پزم تا یه چیز گرم بخورند
من عاشق اشپزیم
چون شوهرمم شکموء و اصولا هرچی میپزم تا ته خورده میشه و اطرافیانم زیاد تعریف میکنن بیشتر خوشم میاد
و اینکه اصولا تا ساعت ۵ خونه رو میکنمدسته ی گل ،۹ ب بعد ریخت و پاش اما خوردنیا ب راه فیلم و بازی و حرف زدن با خانواده هست ب هیچی دست نمیزنم تا فردا بعد از ناهار شستشو رو شروع کنم دوباره همون روال
من عاشق اشپزیم
اگر جبهه نمیگیری
شوهرت دقیقا مثل شوهر من بیشعوره
من کلا از آشپزی بدم میاد
از همه ی قسمت هاش
من عاشق آشپزی نیستم ولی با عشق برا بچه ها م غذا درست میکنم.
💖
عجب ....بخندم یا چی
تا ته میخوره بعد بدون تشکر میگه یه چیز دیگه دوس داشتم؟؟
شما هم هنر داری هم علاقه...مقصر همسرت دلسردی کرده
من اشپزی دوس داشتم . واقعا عاشقش بودم
ولی الان انقدر مشغله ام زیاد شده فقط میگم یه چی سرهم کنم بخورم تموم شه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
3 ثانیه پیش
3 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
