همیشه ساپورتم میکنه ک درس بخونم، نگران امتحانام میشه، دوس داره استاد دانشگا شم
ولی امروز.... یه جایی کار گیر اوردم
حقوق آنچنانی هم نداره؛ ب شوهرم گفتم، خ غیر مستقیم گف نگرانه از استقلال مالی داشتن من
تناقض عجیبی نیس؟؟😐
خودش کمک میکنه درس بخونم خودشم نگرانه ب هم ریختن کانون گرم خانواده با استقلال منه😑
میترسه فخر بفروشی یا بزاری بری
😑
مردا با كار خانم مشكل دارن البته بعضياشون ولي همونا با درس خوندن مشكلي ندارن اينو زياد ديدم مثالش شوهر خود من :(
با درس مشكلي نداره ها حتي يكي از معياراش اين بود كه پزشكي دوست نداشت
زنشو دوست نداشت تو بيمارستان كار كنه ولي به من ميگه برو پزشكي بخون يا داروسازي بخون ولي كار نميزاره!
خب منم همسرم همیشه پشتم بوده برای ادامه دادن درسم ولی موافق کار کردنم نیست خودمم تمایلی ندارم.به نظرم ربطی نداره
مرده دگ درکت میکنم شوهرمنم اینجوریه
مثل شوهرمن رانندگي يادم ميده اما ميگه كاش يادنگيري ميگم آخه براچي ميگه فقط تو ماشين باهامي اگه اونم يادبگيري ديگه كلا ميري براخودت نميدونم چرااينطوري فكرميكنن
منم شوهرم خیلی دوست داره من برم ادامه تحصیل بدم و برم سرکار اما بعضی وقتا خسته میشم که کارای خونمم باید بکنم میگم نمیرم میگه ن برو از طرفی ام خونه بهم ریخته باشه دعوام میکنه.
تازگیا فهمیدم با سرکار رفتنم پز میده
