بیاین تعریف کنیم
بگم 😂
۱۴
بچه بودم و کسی که برا بچه ۱۴ ساله میاد هم ادم عجیبیه
کلاس هفتم بودم ی پسر نظامی اومد برام بابام دعوا درست کرد باهاشون😂😂
۲۰سالم بود داور بود
طرف خیلی پولدار بود،طلاسازی داشت،بابام حتی نزاشت بیان خواستگاری،گف کبوتر با کبوتر،باز با باز،دختر بدم که کنیزشون بشه
۱۵ سالگی یه نفر میخواست خواستگار بفرسته قبول نکردیم بچه بودم..اولین بار ۱۹ سالگی خواستگار اومد خونمون..چون از لحاظ اعتقادی متفاوت بودیم همون روز اول ردش کردم
۱۸ سالم بود بابام ردشون کرد گفت داره درس میخونه
بالای بیستم ولی تاحالا خواستگار نداشتم
والا پدر مار من از من نظر نمیخوام برای رد کردنشون
خوششون نیاد خودشون رد میکنن خبر هم نمیدن به ادم
اولی مامانم رد کرد بدون اینکه بهم بگه ۱۵ سالم بود دومی تو همین سن بودم پسرخالم بود هم مامانم مخالف بود هم خودم دلیل خودم این بود که به شدت بچه نیست😂خالمم ازین مادرشوهراست که حسابی از عروسا کار میکشه سومی فامیل بود دلیلم قیافش بود اون موقع ولی الانا همه به اسم یه آدم عصبی میشناسنش و روزی صدبار خدارو شکر میکنم که اینارو رد کردم و با شوهرم ازدواج کردم بهتر از شوهرم هیچ کس نمیتونست خوشبختم کنه
پدرم اجازه نمیداد کسی بیاد بالا میگفت نمایشگاه نزدم که
همه رو همون اول کار تار و مار میکرد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
