من غذا خورده بودم و رفته بودم شام خونه همسرم اینا
وقتی سفره انداختن من گفتم دستتون دردنکنه نمیخورم
بعد ک خلاصه خوردن و جمع کردن حین جمع کردن جاریم به بچش که چوم از غذا خوشش نمیومد نخورد بلند گفت لیاقت آدمی که پز بده اینه که گشنه بمونه لطفا انقد به کسایی که نمیخورن اصرار نکنید
خلاصه به در گفت ک دیوار بشنوه
همون حین خواهرشوهرم با خنده و منظور دار برگشت بسمت من گفت پس فلانیم گشنه بمونه دیگههه
من اون لحظه سکوت کردم الان پشیمونم مونده تو دلم
چطوری جوابشو بدم متوجه بشه چندوقت پیش ناراحت شدم؟ و اینکه این دوتا باهم یه تیمن مثلا بدونن من میخوام کاری کنم هی زنگ میزنن ازم حرف بکشن یااینکه کلی پشتم جرف میزنن و به گوشم میرسه و سکوت میکنم
خواهرشوهرمم رابط شده از جاریم پیش من بد میگه از منم حرف جمع میکنه مطمئنم پیش جاریم بد میگه
بنظرتون چیکار کنم بااین خانواده؟؟