نه از اول همینجوری بود ،با بچه ها التماسشو میکنیم ماشین نمیده،
حتی دخترم گریه میکرد،بچه ها با قاطعیت میگن بابا،رانندگی مامان از تو بهتره،گفتم من اینجا غریبم،مادر دوتا بچم،تو هم که صبح تا شب نیستی،بخدا ماشین واجبه،ماتوی شهرک هستیم،مغازه خاش همه چی ندارن
اینا خوبه میگه تنهایی بازارنرین،سوار آژانس و تاکسی نشین ،
ما یواشکی با بچه ها بیرون میریم،گفتم من که نمیتونم بخاطر منفی نگری تو خودمو حبس کنم،اگه ناراحتی ماشینو بده،چون اولین و بزرگترین مزیت ماشین واسه خانما ،بحث امنیتش هست،یعنی خانما واسه امنیت دوست دارن سوار ماشین خودشون بشن،پیرم کرده،همه یه آرزوهامو گرفته،