این کار بی احترامی به مهمانه⁉️

کارشون درست نیست چند روز دیگه هم صبر میکردن بهتر بود همون مشکی بپوش خوبه. 

عمو درجه یک نیست؟؟؟😐😐😐

عمو درجه یک نیست؟ 😳😳😳

ولش کن، بعضیا پدر مادرو هم به زور درجه یک میدونن

خدایا منو بکش یاد یچی افتادم 🤣

خالم زنگ زده بود ب عموش عروسی پسرشو تبریک بگه

گفته بود عمو جون عروسی پسرتو تبریک و تسلیت عرض میکنم😂

کار اونا درست نیست

خدا بیامرزه عموتونو 

اما برای عمو دیگه داری واقعا سخت میگیری 

ببین دیگرون نمیکن عذادار هست چون ما برای عمو هیچ وقت چهل روز لباس مشکی نمیپوشیم حالا اگر شما برای عموت عذادار هستی درسته حرفی نیست اما از نظر  دیگرون چون شما رو عذادار نمیدونند خوب میخوان بیان برای تبریک 

من خودم هم عموم هم دایی هم عمه ام فوت کرد فقط تو مراسم مشکی پوشیدم 

بعدش با لباس رنگی رفتم مهمونی حتی 

واقعا درجه یک نیست حتی درجه دو هم نیست 

عمه و عمو و دایی و اینا میرن درجه سه 

رسم هر جا متفاوته انگار

من خودم شخصا اعتقاد به مشکی ندارم اما همه اطرافم تا چهلم مشکی میپوشن برای عمو خاله اینا 

منم زیاد داغ دیدم 

دو روز مونده یه چهلم عروسی بود نرفتم  یعنی اطرافم همه بد میدونستن 

عجیب بود  اطراف من اینطوری نیست

عمو  انگار پدره 

به نظر من این نشون دهنده اینه که الان حال روحیش خوب نیست و دیگران باید ملاحظه شو میکردن. حتی بهتره برای پذیرایی هم از خرما و حلوا استفاده کنه وگرنه به حال متوفی که فرقی نمیکنه ایشون سفید بپوشه یا سیاه

آره دیگه  دقیقا

چه میدونم حتما رسم ها فرق دارع

یکی اینجا گفت ما برای عمو ودایی خاله مشکی نمی‌ پوشیم و درجه یک نمیدونیم 

من نصف فامیلم فوت کردن از عمو و عمه و دایی و پسرعموی جوون و پسر عمه ام 

من فردای خاکسپاری عموم رفتم تولد دوستم داشتم قر میدادم 

حتی به من کسی تسلیت نگفت 

یعنی پدرشوهر و برادرشوهرم به بابام زنگ زدن فوت برادرش رو تسلیت گفتن اما به من نگفتن چون من عذادار محسوب نمیشدم 

یک خاطره بگم داشتم با برادرشوهر و برادرزاده های سوهرم میرفتیم سفره خونه مامانم زنگ زد بهم خبر فوت ناگهانی پسرعمه جوونم رو‌بهم داد ببین جوری بهم شوک وارد شد که نمیفهمیدم مامانم چی داره میگه مامانم دو‌سه بار تکرار کرد تا فهمیدم جوری داد کشیدم که شوهرم یکهو زد رو ترمز بعد که قطع کردم برادرزاده شوهرم گفت چیکار کنیم الان گفتم هیچی میریم سفره خونه دیگه بریم قلیون بکشیم برگشت گفت مگه پسرعمه ات فوت نکرده گفتم خوب چیکار میتونم بکنم برم زنده اش بکنم بریم به برنامه مون برسیم آنقدر اونشب خندیدیم که نگو 

من اصلا ندیدم و نشنیدم

خاله ام فوت شد تا دو هفته گریه میکردم

عمه ام باردار بودم فوت شد از بس حالم بد بود افتادم به لکه بینی

والا برای ما که درجه یکن هرچند محبتی هم نداشته باشیم بازم به هم احترام میذاریم و پیش همدیگه و دیگران مشکی رو میپوشیم