سلام
۲۳سالمه
شوهرم۲۷سالشه
و یه دختر۴ساله داریم
۸سال پیش عاشق هم شدیم و علی رغم میل خانواده هامون باهم ازدواج کردیم
البته خانواده شوهرم.نیومدن و روزی که عقد کردیم فقط من و شوهرم و پدرمادرخودم بودیم.تومحضر
تو۱۵سالگی عقدکردم عین زنای بیوه
چون دوسش داشتم یکسال عقد بودیم
تو این یکسال چن بار بهم خیانت کرد اما بخشیدمش
بعد یک سال عقد بودن عروسی کردیم از اول عروسیمون تا الانم بارها و بارها و بارها بهم خیانت کرده
خیلیاشو زیر بار نرفت و گفت نکردم
چن تاشونم با غلط کردم و اینا رد کرد
تاحالاسه بارم رفتم جدا بشم اما موفق نشدم
از لحاظ مالی هم صفره صفر
توخونه باباش زندگی میکنیم
که حتی خرجی خورد و خوراکمونم درست نمیتونه جور کنه
جدیدا متوجه شدم دوباره با یکی دیگه رابطه داره
البته فک میکنم رابطشون تموم شده ها
ولی خب فهمیدم.که با یکی بوده
خیلی داغونم نمیدونم چیکار کنم یه دلم.میگه جدابشم
یه دلم میگه بمونم بخاطر بچم
یه دلم از تنهایی میترسم
البته به خودش بگم.که زیر بار نمیره هزارتاقصه سرهم میکنه که من خیانت نکردم و با کسی نبودم
نظراتتون بگید