ساعا ۷ شب میخوابیدن
مادرشون هفت میومد تا هفت و ربع تخم مرغ و املت میزد اینا ۸ و نیم میخوابیدند
برقاشون خاموش بود
زندگی منظم و مرتبی داشتن
امروز اسمشو سرچ زدم دیدم پزشکی بهترین جا خونده هم خودش هم داداشش
چه قدر نظم مهمه چه قدر مادرشون بهشون رسیدگی میکرد البته خیلی حدی و منظم بود
اینستاشو هم سرچ کردم کلی سفر خارجی و اینا
خیلی خوشم اومد تو ۲۵ سالگی پزشک بود