2777
2789
عنوان

مهمون ناخونده😑😑

| مشاهده متن کامل بحث + 1276 بازدید | 80 پست

من جات بودم کلا کنسل میکردم.این همه پول خرج کنی اخرشم اونی ک میخوای نشه. همون بهتر ک نگیری.پولش هم بزار جیبت

یه صلوات مهمون میکنید تا آرامش به زندگیه یکی از عزیزانم برگرده و زندگیش با همسرش آروم و خوش بشه.مادر بزرگم شفا پیدا کنه و خونمون زود با قیمت خوب فروش بره بتونم کاری که میخوام رو شروع کنم و بهترینسود و منفعت عالی کسب کنم.

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

یا حداقل ب مادر شوهر و خواهر شوهر و خاله هات بگو کنسل شده. بعد یواشکی مهمون های خودتو دعوت کن

یه صلوات مهمون میکنید تا آرامش به زندگیه یکی از عزیزانم برگرده و زندگیش با همسرش آروم و خوش بشه.مادر بزرگم شفا پیدا کنه و خونمون زود با قیمت خوب فروش بره بتونم کاری که میخوام رو شروع کنم و بهترینسود و منفعت عالی کسب کنم.
مامانم میگه اگه به روشون بیاری شخصیت خودت پایین میاد اونا با این کارشون خواستن بسوزوننت که اگه به رو ...

اتفاقا ضد حال میشه برای اونا

یه صلوات مهمون میکنید تا آرامش به زندگیه یکی از عزیزانم برگرده و زندگیش با همسرش آروم و خوش بشه.مادر بزرگم شفا پیدا کنه و خونمون زود با قیمت خوب فروش بره بتونم کاری که میخوام رو شروع کنم و بهترینسود و منفعت عالی کسب کنم.

کاش به دوستات زنگ نمیزدی.به مادرشوهرت زنگ بزن بگو پسرت گفته پول نمیدم و اینکارا ولخرجیه و...دیگه کنسل شده.بعد با دوستات و مادرت اینا جشن بگیر

اگر مقدوره برای آرامش روح برادر جوون‌مرگم صلوات بفرستید.    با زور و دعوا و تهدید ازدواج کردم. از اون روز دیگه رنگ خوشی ندیدم. تمام آرزوهایی که داشتم و در مسیرشون بودم دود هوا شد. شوهرم و خانواده‌ش نمی‌تونستن تحمل کنن موقعیت منو. نمیتونستن خودشون رو بالا بکشن، منو محکم کوبیدن زمین. از اون روز نماز و چادرمو گذاشتم کنار. دیگه هیچ امیدی ندارم. هرشب وقت خواب یه دور سناریو می‌چینم که خودم و بچه‌هام قرص بخوریم و بخوابیم و صبح بیدار نشیم. دلم شکسته. ده سال از جوونیم تباه شد. میشه یه روز از دست این مرد خلاص بشم؟ یا قراره این آرزو رو هم به گور ببرم؟

عزيزم زنگ بزن ب خواهرشوهرات بگو تو برناممم نبود كه شما رو دعوت كنم مي خواستم ي فرصت ديگه ازتون پذيرايي كنم كه مامانتون خودش از طرف خودش دعوتتون كرد منم زنگ زدم ببينم اگه ١٠٠ درصد مياين اعلام كنين چون من هنوز تداركي نديدم اينجوري ديگه عمرا بيان😂😂

نَگَم بَرآت اَز عَلآقَم بِه چِشآت×.×😌👁💓🌒
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز