من یه دوست دارم که از دبیرستان دوستیم و ۸ سالی میشه که این رفاقت هست
خیلی دختر خوبیه
با معرفته
خونگرمه
ولی یه مشکلی هست
توقع داره هفته ای ۳ بار بریم بیرون
حتی توقع داره کلاس دانشگاه رو بپیچونم که بریم بیرون
چون اون زودتر از من لیسانسشو گرفت
مثلا میگه اره من از مصاحبه برمیگردم تو کلاستو بپیچون بریم بیرون و من واقعا بهم برمیخوره که یعنی مصاحبه تو مهمه ولی کلاس من مهم نیست؟
بعد اینجوریه که یهویی زنگ میزنه
مثلا ساعت ده صبح تصویری تو اینستا زنگ میزنه که یک ساعت بعد بریم بیرون و من ناراحت میشم که انگار من یه آدم بیکارم که کاری ندارم
در صورتی که برنامه های خودمو دارم
از همه مهم تر بودجم محدود تر از اونه
اون ابجیش ازدواج کرده و پدر مادرش سرکار میرن ولی به غیر از خودم یه داداش مجرد هم دارم و مسلما پدرم باید حواسش به خرج باشه
با اینکه بهش میگم من هفته ای یبار میتونم بیام بیرون
ما شنبه بیرون بودیم باز الان تماس گرفته بریم بازار
چیکار کنم به نظرتون
حق با کیه