دل و دماغ هیچی نیست ، شاید ماهی یبار کافه باشه ،
مدرسه ، درس ... ، من خودمم اکثرن تنها زندگی میکنم مسئولیت های خونه یطرف، شاید یه کلاسیم این وسط باشه خودمو با کتاب و نقاشی سرگرم کنم ...
ولی بازم حال دلم خوب نیست ، ذوق و شوقی نیست ، انگار زندگی هیجانات سابق و نداره..
صبح تا شب خونم مدرسه ام تعطیله ...
همشم که خونه تنهام..
افسرده شدم کامل
خیلی به این زندگی برنامه ریزی شده و دقیق عادت ندارم 🫠
واسه شما هنوز دلخوشی های کوچیک معنا داره و خوشحالتون میکنه ؟